لاله رهبین |
فردی که به افراد دیگر بیاعتماد و به نجابت و پاکی شریک زندگی خود شک نموده، و با عکسالعملهائی که معمولا در پی افکار منفی ظاهر میگردد سبب آزار روحی و جسمی او به درجات مختلف میگردد، باید از نظر تربیتی و خصوصیات روحی فرد خاصی باشد. این که در کارنامه زندگی گذشته او، چه وقایعی سبب تثبیت شک و سوءظن گردیده، قطعا در بزرگسالی در واکنش به شریک زندگی خود تاثیر بسزائی دارد. سوءظن به خاطرعدم وفاداری، و یا بداشتن طرح و نقشهای برای آسیب رساندن، و یا ترس از دستکم گرفته شدن. بدون این که قصد بررسی روانی داشته باشیم توجه به این نکته ضروری به نظر میرسد.
تجربیات ما، در دید و قضاوتمان تاثیر دارد. به طور کلی نگرشمان نسبت به دنیا در هر مقطع از زندگی بخاطر وقایعی است که بصورت تجربه در طول زندگی اتفاق افتاده و شیوه تفکر و اندیشه ما را شکل میدهد. بعضی از این تجربیات خوب، و برخی بد در خاطراتمان ثبت گشته، با تداعی خاطرات خوب احساس رضایت و افتخار و انبساط فکر، و خاطرات بد رنج و ناراحتی در قلب تجدید میگردد.
بطور کلی رنجهائی که بر ما مستولی میگردد، گاه از طرف افراد دیگر بر ما وارد، و ما مجبور به تحمل آن گردیدهایم، و گاه در اثر فشار عصبی و یا خشم، خود ما رنجهائی به دیگران وارد به نزدیکانمان تحمیل مینمائیم که یکی از آنها سوءظن است. یعنی شک و تردید به محبت و وفاداری یکدیگر در یک ارتباط خانوادگی و بخصوص بین زن و شوهر. متاسفانه در این میان حقیقت و یا صفاتی مانند شجاعت قربانی میگردد. چرا که در ابراز حقیقت خطری احساس میگردد که ناچار به انکار از جانب یکی از طرفین منجر میشود و با نسبت دادن صفت ناشایستی به طرف مقابل، برای پنهان نمودن نقص اخلاقی خود و وانمود کردن به این که وی گناه بزرگی مرتکب شده، و باید به آن اعتراف نماید، از آن پس طوق بندگی و اطاعت صرف را برای همیشه در گردن نماید که البته مشکلاتی در روابط موجود ایجاد میگردد که اغلب تحمل آن برای طرف مقابل جانکاه است.
همانطور که ذکر گردید، یکی از این مشکلات در روابط بین دو نفر نسبت دادن بیوفائی به یار و شریک زندگی خود میباشد.
زمانی که این مجادله بصورت پرخاشگری و گاه خشونت در بین زن و شوهر در میگیرد در آن لحظه چه احساسی هست؟ آیا در آن لحظه به فرد دیگری فکر شده؟ آیا او با یار دیگری مقایسه شده؟ آیا این فکر را که اگر غیر از او فرد دیگری را با خصوصیاتی که صددرصد میپسندم انتخاب کرده بودم به این رنج مبتلا نمیشدم، به ذهن راه یافته است؟ و هزاران اگر و دلایل دیگر برای راندن احساس بیوفائی خود به سوی طرف مقابل.
بیشتر بخوانید: |
دبی فورد میگوید: «سالها از بیاعتمادی که بین من و شرکای زندگیم وجود داشت رنج کشیدم… تا آن روزی که یک مرد به من گوشزد کرد که من غیرقابل اعتماد بودن خود را به او نسبت میدهم. بلافاصله این نظر را رد کردم. من بی تردید وفادار و قابل اعتماد بودم؛ اما پس از مدت کوتاهی که از مشاجره ما گذشت، متوجه شدم نخستین کاری که در حین دعوا کرده بودم آن بود که درباره فرد بعدی یعنی همسر مناسب بعدی زندگیام فکر کنم. ما هنوز درباره بههم زدن پیوندمان صحبتی نکرده بودیم ولی من به فکر مرد بعدی افتاده بودم. البته در آن هنگام به خود گفتم که این خیالپردازی است و این جنبه وجودم را نفی کردم. اما پس از مدتی متوجه شدم که خصلت بیوفائی در من وجود دارد و پس از انکه توانستم این جنبه وجود خود را بپذیرم توانستم از نسبت دادن این ویژگی به اطرافیانم دست بردارم.»
سوءظن سبب نگرانی و وسواس و اضطراب و بدبینی و پیشداوریهای غیرمتعارف بوده و روابط محبتآمیز را دچار اختلال مینماید.
گاه کنجکاوی در موضوع و یا مسئلهای بجا و به مورد و گاه بصورت مرضی در بعضی از افراد دیده میشود. یعنی دقیقا همان احساسی که از پرداختن به آن بیم داشته، به نحوی به طرف دیگرمان نسبت میدهیم تا بهانهای برای عملی ساختن اتهام نسبت داده شده بدست آورده و از این لحاظ عمل خود را توجیه نمائیم.
کنجکاوی بهجا سبب کشف حقیقت و رفع سوءتفاهم و سبب ازدیاد محبت و اعتماد در خانواده میگردد. اما سوءظن مرضی نه تنها مشکلی را حل نمینماید بلکه سبب ایجاد یک جو بیاعتماد، و رابطهای بر اساس سوالات اتهام آمیز و تفتیشی از یکطرف، و دفاع طرف مقابل ازخود، از طرف دیگر گشته و محبت و عشق را از فضای خانواده میرباید. در این میان مهمترین بازده سوءظن، همان عدم اعتماد و شک تردید به شریک زندگی است که سبب قطع علقه محبت و شیوع دروغ در روابط بین خود میگردد.
برای این که بتوانیم مسئولیت چنین نقصی را بپذیریم ابتدا باید آن را قبول کرده و تلاش خود را در جهت اصلاح الگوی رفتاری خود بنمائیم. شکی نیست که آنچه از کودکی در اخلاق هر فرد تثبیت شده به یکباره از بین نخواهد رفت، اما نکته کلیدی آن است که خود به این مشکل خود بیطرفانه فکر کنیم و یا در صورت عدم توانائی در یافتن ریشه سوءظن جلساتی با مشاور خانواده و یا روانشناس، مشورت نمائیم.