نگاهی گذرا به حقوق شهروندی، قانون اساسی کانادا و منابع آن
به بهانه نزدیک شدن انتخابات فدرال 2019
نیوشا ریاحی وکیل دادگستری کبک
مروری بر فصل حقوقی گذشته
از سال گذشته تاکنون، در شمارههای زوج این مجله به تفصیل به سرفصل هایی از حقوق تجاری کانادا پرداخته شد و طی مجموعه مقالههای تجاری از موضوع ثبت شرکتها و برخی انواع شرکتها همچون شرکت سهامیخاص و شرکتهای با مسیولیت محدود آغاز کردیم و در ادامه به بررسی برخی از قراردادهای تجاری مثل قرارداد بین سهامداران، تعهدات سالیانه شرکت، قرارداد خدمات و قرارداد متحد میان سهامداران اشاره شد و همچنین به سایر مسایل حقوقی که شرکتها و اشخاص حقیقی با آن مواجهند همچون استخدام نیروی انسانی، فرانشیز و خرید بیزنس پرداختیم. در نهایت در شماره قبل از انحلال شرکتها و بسته شدن شرکتها صحبت شد.
با توجه به نزدیک شدن به تاریخ انتخابات و برگزاری انتخابات فدرال در تاریخ 21 اکتبر، در مقاله این هفته موضوعی من باب حقوق اساسی کشور کانادا و حقوق شهروندی باز میکنیم. آدرس وبسایت نگارنده در ذیل این مقاله آمده است؛ چنانچه علاقمند به طرح موضوعی حقوقی در شمارههای بعدی این مجله میباشید، میتوانید نظرات خود را به این آدرس ارسال فرمایید.
تاریخچه دولت کانادا
از سال 1864 تا سال 1867 نمایندگان نوااسکوشیا و نیوبرانزویک و ایالت کانادا با حمایت انگلیسیها با یکدیگر همکاری کردند تا کشور جدیدی را تاسیس کنند. آنها دو سطح دولت ایجاد کردند: فدرالی و ایالتی. ایالت کانادای قدیم به دو ایالت جدید تقسیم شد: کبک و اونتاریو. ایالتهای نوااسکوشیا، نیوبرانزویک، کبک و اونتاریو با هم قلمرو کانادا را تشکیل دادند. قلمرو کانادا به طور رسمی در تاریخ 1 جولای 1867 متولد شد. در سالهای بعد به تدریج سایر ایالتها من جمله مانیتوبا و آلبرتا در سال 1870، بریتیش کلمبیا در سال 1871 و جزایر پرینس ادوارد در سال 1873، انتقال جزایر شمالی در سال 1880، آلبرتا و ساسکاچوآن در سال 1905 و سایر ایالتها در سالهای دیگر به این قلمرو اضافه شدند.
منابع حقوق اساسی کانادا
منابع حقوق اساسی کانادا به دو دسته کلی تقسیم میشوند:
1.منابع نوشته شده:
اولین منبع نوشته شده، قانون اساسی سال ۱۸۶۷ اشاره کرد. این قانون، عالیترین قانون کاناداست که سیستم فدرال کانادا و قوای حکومتی و قانونگزاران را در سطوح ملی و ایالتی تعریف میکند. دومین قانون اساسی کانادا قانون سال ۱۹۸۲ است. این قانون چندین تغییر در قانون اساسی کانادا ایجاد کرد که مهمترین آنها ایجاد یک اصلاحیه و تثبیت منشور حقوق و آزادی شهروندان است. از دیگر منابع نوشته شده میتوان به رویهی قضایی اشاره کرد که شامل جزئیاتی است که دادگاههای کانادا از جمله دادگاه عالی کانادا در آن به توضیح بخشهایی از قانون اساسی پرداختهاند. آخرین منبع نوشته شده قوانین کانادا، قوانین کامن لا است که مبتنی بر اصول قانون اساسی دولت انگلستان است و اولین قانون اساسی کانادا از روی آن تنظیم شده است.
2.منابع نانوشته:
توافقهای شفاهی را میتوان به عنوان نمونه برای این دسته از منابع نام برد. برای مثال در قانون اساسی کانادا اشارهای به نخستوزیر یا وزرای کابینه نمیشود و تنها نام ملکه به چشم میخورد. قانون به امضا و به نام ملکه رسمیت مییابد ولو این در حالیست که در واقعیت شخص اول دولت، نخستوزیر و به تبع کابینهی وی است. ملکه الیزابت دوم مقامیتشریفاتی در کانادا محسوب میشود و به این ترتیب پست نخستوزیر نه در قوانین نوشته شده بلکه در توافقهای شفاهیایست که صورت گرفته است. طبق این توافق، رئیس حزبی که بیشترین رأی را در پارلمان فدرال به دست آورد، نخستوزیر یعنی شخص اول قوی مجریهی کانادا خواهد شد.
سیستم پارلمان کانادا
- ملکه الیزابت دوم در راس پارلمان قرار دارد که تمامی قوانین فدرال تحت نام وی تصویب میشوند.
- فرماندار کل: .فرماندار کل نماینده ملکه در کانادا است. ملکه فرماندار کل را به توصیه نخستوزیر منصوب میکند. فرماندار کل معمولا 5 سال خدمت میکند. یکی از مهمترین نقشهای فرماندار تضمین این قضیه است که دولت همیشه دارای نخستوزیر است. علاوه بر این فرماندار همیشه طبق توصیه نخست وزیر و کابینه عمل میکند.
- مجلس سنا: اعضای مجلس سنا به توصیه نخستوزیر توسط فرماندار کل و به توصیخ نخستوزیر انتخاب میشوند. تعداد اعضای مجلس سنا 105 نفر است که به آنها سناتور گفته میشود. سناتورها تا سن 75 سالگی میتوانند در این منصب باقی بمانند. مسئولیت مجلس سنا رسیدگی به موضوعات اجتماعی، اقتصادی و تصویب لایحههای مجلس عوام میباشد و میتواند لایحههای پیشنهادی خود را مطرح کند. در مورد ترکیب سنا، کانادا دارای چهار تقسیمبندی است:
- انتاریو
- کبک
- استانهای ساحلی: نوااسکوشیا، نیوبرانزوی و جزیره پرنس ادوارد
- استانهای غربی: مانیتوبا، بریتیش کلمبیا، ساسکاچوان و آلبرتا
4. مجلس عوام: اعضای این مجلس توسط مردم انتخاب میشوند و وظیفه آنها قانونگزاری میباشد. بسیاری از قوانین کانادا ابتدا به صورت لایجه در مجلس عوام مطرح میشوند. اعضای این مجلس عمده وقت خود را به بحث و مذاکره و رایگیری لایحهها اختصاص میدهند.
در سیستم قضایی کانادا هر سه قوای مقننه، مجریه و قضاییه فعالیت دارند و از هم مجزا بوده و جداگانه فعالیت میکنند. آنچه از قوانین نوشته و نانوشته کانادا دریافت میشود این است که کانادا کشوری مردمسالار، فدرال و همچنین سلطنتیست. کانادا کشوری مردمسالار است چون قوانین کشور فقط میتوانند از طریق پارلمان فدرال یا پارلمان ایالتها تصویب شوند و همچنین اجزای قوهی مجریه یا دولت به صورت غیرمستقیم از طریق رأی مردم انتخاب میشوند. از طرف دیگر، این کشور کشوری سلطنتیست چون در قانون اساسی ۱۸۶۷ از ملکه بعنوان شخص اول دولت نام برده شده است. و بالاخره کانادا کشوری فدرال است چون در قانون اساسی ۱۸۶۷صراحتا آمده است.
منشور حقوق و آزادیهای کانادا مربوط به قوانین ادارهجات و دستورالعملهای دولت فدرال است.
در کانادا حقوق و مسئولیتهای شهروندی از یکدیگر جدا نیستند که در شمارههای بعدی به آن میپردازیم.
توجه: متن فوق اطلاعات عمومیدر خصوص موضوع مقاله است و در صورت بروز مشکلِ حقوقی، خواننده میبایست از وکیل خود ، مشاوره حقوقی دریافت نماید. نگارنده مقاله و مجله «هفته» هیچ مسئولیتی در مورد ابعاد حقوقی این متن نخواهند داشت.
برای اطلاعات بیشتر یا برقراری ارتباط میتوانید به وبسایت دفتر حقوقی Riahi Legal مراجعه و سوالات خویش را از وکیل دادگستری کبک ، خانم نیوشا ریاحی بپرسید. www.riahilegal.com
