عباس محرابیان و گروه ترجمه هفته|
رئیس کمیته حقیقتیاب خطاب به جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا: «این قتلها، این آدمرباییها، تجاوزها و ضربوشتمها، بله، این نسلکُشی، هرگز پایان نمیپذیرد مگر آن که تمام کاناداییها به آن حدی از شعور و شجاعت برسند که روابط دوستانهٔ جدیدی را بر مبنای احترام متقابل بنا نهند. دست به دست هم دهیم به مهر و با همدیگر ملتی قدرتمند و کشوری باشکوه بسازیم.»
روزی که مردم کانادا تاریخ و فرهنگ بومیان خود را جشن میگیرند، بیستویکم ژوئن، روز ملی بومیان کاناداست. امسال، تقریبا سه هفته پیش از این روز، در سوم ژوئن گزارش کمیتهٔ ملی حقیقتیابی منتشر شد که بیش از دو سال دربارهٔ خشونت علیه زنان و دختران بومی تحقیق کرده بود. این گزارش تکاندهندهٔ ۱۲۰۰ صفحهای که برخورد حکومت کانادا با بومیان را یک نسلکشی توصیف میکند، اولین متن مستدل و دقیق منتشرشده دربارهٔ قتلها و ناپدیدشدنهای زنان و دختران بومی است. پروندهٔ این هفته به ابعاد گوناگون و انعکاسهای این گزارش میپردازد.
پیشینه و دلیل تشکیل کمیتهٔ حقیقتیاب
موضوع گزارش زنان بومی کاناداست، ولی منظور از بومیان کانادا چه کسانی هستند؟ همانطور که میدانیم، پیش از این که اروپاییان در قرن پانزدهم آمریکای شمالی را کشف و کمکم به آن مهاجرت کنند، مردمانی با فرهنگها و زبانهای بسیار گوناگون در این سرزمین زندگی میکردند. وقتی اروپاییان به خاک آمریکا رسیدند ابتدا تصور کردند به هندوستان پا گذاشتهاند لذا آنان را هندی Indian خواندند. البته زود فهمیدند که اینجا هند نیست، ولی این نام همچنان به آنان اطلاق میشود. بعدها آنان را با نامهایی مانند aboriginals و natives و indigenous خطاب کردند. در زبان فارسی برای ارجاع به آنان کلمهٔ سرخپوست رایج است که البته نادرست است و بومیان خودشان این نامگذاری را قبول ندارند. طبق آمار سال ۲۰۱۶، جمعیت بومیان کانادا تقریبا یکمیلیون و هفتصدهزار تن است و پنج درصد جمیت کانادا را تشکیل میدهند.
باید اضافه کنیم که گزارش کمیتهٔ حقیقتیاب تنها به زنان و دختران بومی نمیپردازد بلکه به دگرباشان جنسی (انسانهای 2SLGBTQQIA) بومی نیز میپردازد. به طور خلاصه، دگرباشان افرادی هستند که گرایش جنسی و رفتار جنسی متفاوتی از دگرجنسگرایی دارند.
زنان بومی از آسیبپذیرترین اقشار جامعه هستند و بسیاری از آنان به خاطر مسائل نژادپرستانه و مردسالارانه قربانی انواع خشونتها هستند. در گزارشی که دولت کانادا سال ۲۰۱۱ منتشر کرد، تعداد زنان بومی به قتل رسیده طی سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۰ را هفت برابر غیربومیان اعلام کرد. پلیس ملی کانادا RCMP طی گزارشی که سال ۲۰۱۴ منتشر کرد، تعداد زنان بومی ناپدیدشده و به قتل رسیده طی سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۲ را ۱۱۸۱ نفر اعلام کرد. بسیاری از نهادهای حمایت از حقوق بومیان این آمار را کمتر از میزان واقعی دانستند و خواستار تحقیقاتی مستقل و غیردولتی شدند، ولی دولت محافظهکار با آن موافقت نکرد. به گفتهٔ لورلی ویلیامز Lorelei Williams فعال و مدافع حقوق زنان بومی کانادا، کشته و ناپدیدشدن زنان و دختران بومی کانادا موضوعی مربوط به گذشته نیست، بلکه شمار این اتفاقات امروز نیز بسیار زیاد است.
فشار عمومی برای تحقیق و تفحص بیشتر در این باره وقتی شدت گرفت که سال ۲۰۱۴ جسد دختر ۱۵ سالهای به نام تینا فونتان Tina Fontaine در رودخانهٔ سرخ در وینیپگ پیدا شد که مرگ مشکوکی داشت و باعث تجمعهای فراوان و پرسش دربارهٔ دلایل خشونت علیه دختران بومی شد. حزب لیبرال در کارزار انتخاباتی سال ۲۰۱۵ خود وعده داد که دربارهٔ خشونت علیه زنان بومی و راهکارهای مقابله با آن تحقیقی ملی به عمل آورد. پس از پیروزی، این حزب کمیتهٔ حقیقتیابی مستقلی با بودجهای ۵۴ میلیون دلاری تشکیل داد که از سپتامبر ۲۰۱۶ تحقیقات خود را آغاز کرد. رئیس این کمیته ماریان بولر Marion Buller قاضی استانی بریتیشکلمبیاست که خود از بومیان ساسکاچوان است.
کمیتهٔ حقیقتیاب طی بیش از دو سال تحقیقاتش به شهادت ۲۳۸۶ نفر گوش داد، که از این میان ۱۴۸۴ نفر اقوام درجه اول آسیبدیدگان خشونت و بقیه ریشسفیدان و کارشناسان مسائل بومیان و مسئولین دولتی بودند. نتیجهٔ این تحقیقات در گزارشی با عنوان «بازیافتن قدرت و جایگاه» Reclaiming power and place در سوم ژوئن ۲۰۱۹ منتشر و تقدیم نخستوزیر شد که از طریق پایگاه اینترنتی www.mmiwg-ffada.ca/final-report در دسترس عموم است.
رئیس کمیته پیش از تقدیم گزارش به نخستوزیر تصریح کرد: «این گزارش بازتابی است از حقایقی که شنیدهایم و ثبت کردهایم. آینهای که ملت کانادا باید خود واقعیاش را در آن ببیند. من از بومیان میخواهم تاریخ خودتان و تاریخ حقیقی کانادا را بخوانید و خود را از استعمار برهانید. اکنون که این گزارش منتشر میشود دیگر کسی نمیتواند حقیقت را انکار کند. این قتلها، این آدمرباییها، تجاوزها و ضربوشتمها، بله، این نسلکشی، هرگز پایان نمیپذیرد مگر آن که تمام کاناداییها به آن حدی از شعور و شجاعت برسند که روابط دوستانهٔ جدیدی را بر مبنای احترام متقابل بنا نهند. دست به دست هم دهیم به مهر و با همدیگر ملتی قدرتمند و کشوری باشکوه بسازیم.»

کمیته ملی حقیقتیاب: آنچه در حق بومیان کانادا صورت گرفته نسلکشی حکومتی است
اصلیترین یافتهٔ کمیته در گزارش چنین آمده است: دلیل ریشهای این ناپدیدشدنها، قتلها و خشونتی که زنان، دختران و دگرباشان بومی تجربه میکنند، مجموعه اقدامات گسترده، دقیق و مستمر حکومت کاناداست که از دوران استعمار آغاز شده و تاکنون ادامه دارد. این اقدامات نژادپرستانه و ضدحقوقبشری با هدف نابودی افراد، خانوادهها، فرهنگ و تمامی ساختارهای اجتماعی بومیان طراحی شدهاند و یک نسلکشی محسوب میشوند. خروج از این وضعیت تنها با یک تغییر دیدگاه اساسی و زدودن نگاه استعماری و نژادپرستانه از تمامی سطوح جامعهٔ کانادا، از مردم تا نهادهای اجتماعی و حکومتی میسر است.
این کمیته همچنین کمیتهٔ دیگری را مأمور کرده بود که با بررسی اسناد پلیس کانادا عملکرد آنان را در این زمینه بررسی کند. این کمیته پس از بررسی بیش از صدهزار سند، اعلام کرد که متأسفانه آمار و ارقام دقیقی از ناپدیدشدگان و کشتهشدگان زن و دختر بومی وجود ندارد. به علاوه، این ادعا که هفتاد درصد خشونتها به دست خود بومیها انجام میشود، هیچ پایهٔ آماری ندارد (این ادعا را برنارد والکورت وزیر امور بومیان دولت محافظهکار هارپر در سال ۲۰۱۵ مطرح کرده بود). یافتهٔ دیگر این کمیته این بود که پلیس کانادا پروندههای ناپدید شدن یا قتل زنان و دختران بومی را متفاوت از سایر پروندهها بررسی میکند و در بسیاری از موارد به خاطر پیشداوریها یا باورهای نادرست، اساساً این پروندهها را بررسی نمیکند.
کمیته چنین نتیجهگیری کرده که چنین برخوردهایی از سوی پلیس و برخوردهای مشابهی از سوی مقامهای قضایی، بومیان را نسبت به نیروهای انتظامی و قضایی بیاعتماد کرده است. به علاوه، نگاههای استعماری، نژادپرستانه و زنستیزانه چنان در جامعه نهادینه شده که رفتارهای خشن با زنان و دختران بومی برای بسیاری از مردم عادی شده است؛ و در پایان ذکر میکند «ولی این کانادایی نیست که قرار بود بسازیم. این وضعیت برخلاف تمام ارزشهایی است که کانادا پرچمدارشان است.»
پیشنهادات ارائه شده برای برونرفت از بحران موجود
کمیتهٔ حقیقتیاب ۲۳۱ پیشنهاد برای خروج از وضعیت موجود ارائه کرده است. مخاطبین این گزارش دولتهای کشوری، استانی و محلی هستند، به علاوهٔ تمامی نهادهای اجتماعی-سیاسی از قبیل رسانهها، بیمارستانها، مدارس و پلیس. در عین حال، از آنجا که حل چنین معضل ریشهداری به همکاری تکتک ساکنین کانادا، بومی و غیربومی، نیاز دارد، در این گزارش از تمام ساکنین کانادا خواسته شده که برای مقابله با خشونت علیه زنان، دختران و دگرباشان بومی نقش خود را ایفا کنند.
کمیته در گزارش خود ضمن دعوت مردم به وحدت و همدلی در مبارزه با نژادپرستی، از آنان خواسته با خواندن گزارش، آگاهیهای خود را در اينباره افزايش دهند، حقايق موجود در اين زمينه را بخوانند و از وخامت نقض حقوقبشر و پایمال شدن حقوق بوميان و زندگی زنان، دختران و دگرباشان بومی آگاه شوند. در ضمن از مردم خواسته شده در زندگی روزمرهٔ خود نژادپرستی، تبعيض جنسيتی، جهالت، همجنسگراستيزی و تراجنسهراسی را محکوم و با آن مقابله کنند، دانش خود را در اين زمينه به ديگران منتقل کنند و در هر مکان و موقعيتی، چه در خانه، چه محل کار و چه در چارچوب فعاليتهای اجتماعی، با اين پديدهها مبارزه کنند.
کمیته همچنین توصیههای فراوانی به حکومت کرده است، از جمله طراحی یک برنامهٔ ملی برای تغییر وضعیت در حوزههای آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، نیروهای انتظامی و قضایی، ایجاد نهادی ملی برای حمایت از حقوق بومیان و دادگاهی ویژهٔ بررسی نقض حقوق بومیان. به علاوه درخواست شده در استان کبک کمیتهای برای بررسی کودکان بومی که به بیمارستانها منتقل و پس از آن ناپدید شدهاند تشکیل شود.
ولی حکومت کانادا تا چه حد به این درخواستها جامهٔ عمل خواهد پوشانید؟ اگرچه نخستوزیر قول داد که گزارش را به دقت بررسی خواهد کرد و برنامهای ملی با همکاری بومیان برای حل و فصل این معضل پیادهسازی خواهد کرد، اما رئیس پلیس ملی اعلام کرد که این گزارش را بررسی خواهد کرد ولی وعدهای دربارهٔ اجرایی کردن پیشنهادات مندرجه نداد. قضاوت کردن در این مورد بسیار زود است، باید منتظر ماند و دید که نهادهای دولتی در عمل چه واکنشی به این گزارش نشان خواهند داد.

کمیتهٔ حقیقتیاب در بخش ویژهٔ کبک چه گفته است؟
کمیتهٔ حقیقتیاب در کنار گزارش اصلی خود، یک سند پیوستی ۱۷۵ صفحهای منتشر کرده که منحصراً به استان کبک اختصاص دارد. دربارهٔ این که چرا گزارش جدایی برای کبک تهیه شده است، چند دلیل ذکر شده است. نخست این که استان کبک در رابطه با بومیانش کمابیش به صورت خودمختار عمل کرده است و معاهداتی که با بومیان ساکن کبک بسته شده است کاملاً متفاوت و مستقل از معاهداتی است که دولت مرکزی کانادا با بومیان غیرکبکی بسته است. دلیل دوم در رابطه با مدارس شبانهروزی ویژهٔ بومیان، residential schools، است که یکی از نقاط تاریک تاریخ حکومتهای کانادا و آمریکا در رابطه با بومیان است. (در بسیاری از مناطق آمریکای شمالی فرزندان بومیان را به زور میگرفتند و به این مدارس، که هدف آنها «متمدن کردن» بومیان عنوان شده بود، میفرستادند. وضعیت بهداشتی و آموزشی در این مدارس اسفناک و آمار مرگومیر دانشآموزان در آنها بسیار بالا بود، تا بالاخره دول کانادا و آمریکا تمامی آنها را تعطیل کردند.) در کبک، این مدارس نسبت به بقیهٔ کانادا دیرتر تشکیل و تعطیل شدند، و اثرات مخرب آنها حتی بر بومیان امروز نیز قابل مشاهده است. دلیل سوم این است که بسیاری از بومیان ساکن کبک انگلیسی بلد نیستند، و این باعث شده که اولاً آنها نتوانند با بومیان سایر کانادا ارتباط وسیعی داشته باشند و ثانیاً در بسیاری از پژوهشهایی که به زبان انگلیسی دربارهٔ بومیان انجام شده مشارکت نداشتهاند. دلیل پنجم این که در کبک بسیاری از نهادهای بهداشتی-درمانی و آموزشی تا دههٔ ۱۹۶۰ نهادهای مذهبی بودهاند، که اصولاً نسبت به نهادهای غیرمذهبی برخورد متفاوتی با بومیان داشتهاند. دلیل ششم این که تعداد نیروهای انتظامی غیردولتی در کبک از سایر استانهای کانادا به مراتب بیشتر است.
در بخش ویژهٔ کبک، بیست روایت دست اول از قربانیان خشونت در کبک آمده است که یکی از آنها را در ادامه نقل میکنیم. اینها روایات تکاندهندهای هستند از کودکانی که برای درمان به بیمارستانها فرستاده شدهاند و سپس ناپدید شدهاند، دخترانی که ناپدید شدهاند و پلیس تلاشی جدی برای پیدا کردنشان نکرده است و زنانی که مورد تجاوز مأموران پلیس قرار گرفتهاند.
پرونده قسمت دوم: داستان غمانگیز تونی و امیلی | یک روایت از بخش ویژه کبک در گزارش کمیته ملی
پرونده قسمت سوم: آیا این «نسلکشی» نیست؟ | سیاستمداران کانادا چه میگویند؟
در همین رابطه بیشتر بخوانید:
آنچه بر زنان بومی رفته نسلکشی است / سؤال مهم یک خواننده، و پاسخ به آن
مقاله بسیار مفیدی بو لطفن د از آقای محرابیان مقالات بیشتری چاپ کنید. ممنون.