حبیب عثمان
درشمارههای قبلی آریانا درباره تاریخچه موسیقی معاصر افغانستان معلوماتی مختصر ارایه شد؛ موسیقی از عصر ویدی و از آن به بعد در افغانستان مروج و به مرور زمان رشد و ترقی نموده و به این مرحله رسیده است.
همچنان از سبکهای موسیقی که شامل سبک کلاسیک، پاپ، محلی، فولکلوریک و آماتور است یادآوری شد. ازین بعد با بنیانگذاران و برخی از هنرمندان هر بخش که خدماتی را درین عرصه انجام دادهاند معرفت حاصل خواهید نمود.
قسمت اول موسیقی کلاسیک
استاد قاسم بنیانگذار موسیقی معاصر افغانستان
«زندگی سفریست بیبرگشت، ما مسافران کاروان بشری هستیم که در صحرای پهناور جهان در جاده درازی که سالها در حرکت است روانیم، کاروان راه میپیماید و بر نمی گردد.»
آهنگ جانانه گکم صدای گیرا، موسیقی آرام آن تاثیری عمیقی در دلها به جا میگذارد. چنان پرسوز و از تهِ دل میخواند که وجود را بلرزه آورده قلب را میفشارد، از پایان زندگی از غم و اندوه آن سخن میزند.
مرحوم استاد قاسم بنیانگذار موسیقی معاصر افغانستان نخستین کسی بود که موسیقی معاصر کشور را از موسیقی هندی جدا کرد و طرزهای جدیدی به نام طرز قاسمی و افغانی بوجود آورد. آواز خوان دربار امیرعبدالرحمن، امیر حبیبالله ، شاه امانالله و ظاهر شاه بود.
استاد قاسم فرزند استاد «ستارجو» در سال ۱۲۶۲ خورشیدی در کوچه خرابات کابل زاده شد. پدرش یکی از موسیقیدانان ایالت کشمیر بود که در دربار امیرعبدالرحمن نوازنده گی میکرد و مادرش اهل کابل بود. کابل، همان شهری که کوچه به کوچه اش مردمانی را پرورش نموده که چشم و چراغ این شهر شده بنیاد فرهنگی را گذاشتند که جاویدانه است. استاد قاسم در سیزده سالگی به هنر موسیقی روی آورد و از همین سن در دربار امیر عبدالرحمن راه یافت. او براساس امر امیر… غزلی را از کتاب حافظ شیرازی کمپوز نموده در دربار خواند و این اولین آهنگ اش بود که مورد تشویق قرار گرفت. استاد کتاب بیدل و حافظ را میخواند و از آن غزل میساخت. خودش نیز شعر میسرود و در گفتن و کنایه خیلی مشهور بود. زبان اردو را از پدر، زبان دری را از مادر و آموزشهای ابتدایی را در مسجد «مدرسه علیا» فرا گرفت. آموختن موسیقی را از نزد پدر خود شروع کرد. چند بار به هند سفر کرد و از آن جا نیز چیزها آموخت. از آن پس خود به مقام استادی رسید و موسیقی دانان برجسته ای تربیت نمود. او مدتی به صفت معلم موسیقی در لیسه حبیبیه ایفای وظیفه نمود. مفتخر به ۳ نشان و مدالهای طلا و الماس گردیده است.
استاد در فن موسیقی ۱۰۰ شاگرد تربیه نمود. از جمله استاد نتو، رحیم بخش، میرزاحسین، محمد عمر، نبی گل، رحیم گل، محمد صابر و سه پسر استاد، یعقوب، یوسف و آصف را میتوان نام برد. وحید قاسمی نواسه استاد است.
آهنگ جانانه گکم قاسم افغان هنوز هم در آرشیف رادیو افغانستان است، چنین میگوید:
از خانه برآمدیم و گفتیم خدا
از یار عزیز خود شدیم زنده جدا
جانانه گکم
خواران و برادران زمن خوش باشید
کردم سفری که آمدن نیست مرا
جانانه گکم
خوارن و برادران مرا یاد کنید
تابوت مرا ز چوب شمشاد کنید
جانانه گکم
تابوت مرا قدم قدم وردارید
در خاک سیاه بانید و فریاد کنید
جانانه گکم
استاد در دربار شاه امان الله خان مقام والای داشت. شاه او را مانند وزرای کابینه پهلوی خود مینشاند، او درس وطن پرستی، اسقلال خواهی و حتیٰ سیاست را از شاه آموخت.هاشم خان کاکای ظاهر شاه از کنایه گفتن و شعرهای استاد به تنگ آمده بود و او را چندین بار اخطار داده بود که از امان الله خان در خواندنهای خود یاد نکند، از اینکه استاد شاه امان الله خان را خیلی دوست داشت از گفتن شعر و کنایه دست برنداشت. پس از جنگ سوم افغان و انگلیس نماینده انگلیس به کابل آمد تا در باره استقلال افغانستان با دولت این کشور مذاکره کند، استاد در حضور او برنامه اجرا کرد و در یکی از دعوتهای رسمی ترانه استقلال را با صدای رسا آغاز کرد، در پایان محفل ترانه”غیرت افغانی” را که شعرش از عبدالعلی مستغنی است اجرا کرد.
ناز دارد بی سر و سامانی ام
بحر در بر قطرهٔ توفانی ام
آسمان سیر است سر گردانی ام
مشکل هر کار شد آسانیم
گر ندانی غیرت افغانی ام
چون به میدان آمدی میدانی ام
استاد قاسم در سال ۱۳۳۵ خورشیدی وفات نمود و تا آخرین سالهای زندگی به عنوان سر حلقهٔ خراباتیان وطن شجاعانه در جهت رشد و توسعه موسیقی ای که خود بنیان گذار آن بود، فعالیت کرد. منابع : ویکی پدیا و دانشنامه آریانا.