من پانزده سال سن دارم، اما هیچ آرزویی ندارم. وقتی کسی صبح تا شب کار کند، آرزو داشتن در زندگیاش بیمعنی میشود. یک ماه پیش با دختر خالهام نامزد کردم...
بیشتر بخوانید »وقتی متوجه میشوند افغانم رفتارشان تغییر میکند؛ روایتهای تلخ و شیرین مهاجرت کودکان افغان
وقتی به ایران رسیدم تمام کاخهایی که در ذهن ساخته بودم بر سرم ویران شد...
بیشتر بخوانید »اگر صلح شود دیگر کودکان دور از خانواده آواره نمیشوند؛ روایتهای تلخ و شیرین مهاجرت کودکان افغان
در راه ساعتهای زیادی را گرسنه و تشنه بودیم، مسافرهای زیادی بودند که با خود آب داشتند اما آب را به دیگران نمیدادند. در راه قاچاق کسی به داد کسی نمیرسد...
بیشتر بخوانید »ناچار مدرسه را رها، و شغلهای گوناگون را تجربه کردم؛ روایتهای تلخ و شیرین مهاجرت کودکان افغان
چندین سال از بهترین سالهای عمرم در مهاجرت سپری شد اما با این وجود نتوانستم به کشوری بروم که میخواستم...
بیشتر بخوانید »در ایران افغان بودن جرمی بزرگ و نابخشودنی است؛ روایتهای تلخ و شیرین مهاجرت کودکان افغان
جوانان مهاجر افغان در ایران به راحتی از سوی جنس مخالف پذیرفته نمیشوند چرا که افغان هستند...
بیشتر بخوانید »کم کم به جبهه و جنگ عادت کردم؛ روایتهای تلخ و شیرین مهاجرت کودکان افغان
اولین باری که به جنگ رفتم بسیار ترس و وحشت داشتم و فکر میکردم که همه چیز را خواب میبینم. من هیچ چیزی را نمیشنیدم و فقط ضربان قلب خود را احساس میکردم...
بیشتر بخوانید »من در شهر طالبها به دنیا آمدم؛ روایتهای تلخ و شیرین مهاجرت کودکان افغان
مردم ما آرزو دارند که روزی طالبان از بغلان بروند و مردم طعم صلح و آرامش را بچشند...
بیشتر بخوانید »هیچ گاه به عنوان یک ایرانی پذیرفته نشدم ؛ روایت های تلخ و شیرین مهاجرت کودکان افغان
خانوادهام سی سال پیش به ایران مهاجر شدند. من در کرج به دنیا آمدم اما هیچگاه به عنوان یک ایرانی پذیرفته نشدم و برای همین از کودکی مجبور شدم که...
بیشتر بخوانید »انسانهای بیرحم؛ حیوانات معصوم؛ روایتهای تلخ و شیرین مهاجرت کودکان افغان
از ده سالگی کارم چوپانی بود. من گوسفندهای یکی از پولدارهای شهرمان را هر روز به صحرا میبردم. گوسفندها مثل دوستانم بودند و هر روز با آنها درد و دل میکردم...
بیشتر بخوانید »در طالبان گروه ما ۸۰ نفر بود با تعداد زیادی کودک؛ روایتهای تلخ و شیرین مهاجرت کودکان افغان
کودکان خردسال زیادی در گروه طالبان هستند. بیشتر آنها بالای هشت سال سن دارند. آنها از سوی والدین خود عاق شدند و دیگر به خانه باز نگشتند
بیشتر بخوانید »