حبیب عثمان/پدرش محمدسالم و پدر کلانش نورانی نام داشت، نورانی نام پدر کلانش بود که محمدسالم پدرش آن را به حیث نام خانوادهگی برگزید. او را برای تحصیل به ترکیه رفت، مدت ۱۴سال برای وزرات دفاع افغانستان به کسب دانش پرداخت. محمدسالم در مکاتب حربی به حیث مترجم و معلم به کار مشغول بود. پنجاه سال از عمرش گذشته بود که سکته کرد.
جلال نورانی را در طنز نویسی افغانستان میتوان در شمار راهگشایان دانست و شاید یگانه کسی است که در ظرف چند دهه گذشته با جدیت و مسؤولیت بیشتر به نوع ادبی و ژورنالیستی طنز پرداخته است.
جلال به عنوان چهارمین فرزند خانواده در ۳۱ سرطان سال ۱۳۲۷ خورشیدی در شیرپور شهر کابل چشم به جهان گشود. مکتب امانی را در سال ۱۳۴۶ به پایان رساند و در سال ۱۳۵۱ از فاکولته حقوق و علوم سیاسی پوهنتون کابل سند فراغت به دست آورد. از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱ در شهر پترزبورگ زبان روسی را آموخت و سند فوقلیسانس در خبرنگاری را به دست آورد. با ناهید ازدواج کرد و زهره، زحل، ثریا و امیلیا حاصل این وصلت بود که از سال ۱۹۹۴ میلادی بدینسو در شهر ملبورن آسترلیا به سر میبرند.
جلال صنف چهارم و پنجم مکتب بود که وظیفه خواندن روزنامه اصلاح و انیس را پدرش بدوش او گذاشت. برای پدر که خسته از کار روزانه به خانه میآمد، با آواز بلند میخواند و او آنجا که ضرورت میبود، اصلاحش میکرد. مطالعه برای جلال از همینجا آغاز شده بود. پس از آموختن زبان آلمانی در مکتب شروع کرد به ترجمه مطالب برای انیس اطفال شد و نورانی برای مدتی مدیر مسوول آن بود.
درگذشت پدر طلب میکرد تا با کارهای مطبوعاتی، بیشتر به مادر کمک کند. پیشنهاد کرد تا در روزنامه اصلاح صفحه کودک ایجاد شود، مسوولیت آن را به دوش خودش گذاشتند. از آن جا به رادیو کشانده شد و در نوشتن نمایشنامهها و داستانهای دنبالهدار در رادیو همکاری را آغاز کرد.
آغاز طنز نویسی:
انگیزه نوشتن طنز آشنا شدن تصادفی او با علی اصغر بشیر هروی بود. علی اصغر در اواسط دهه چهل خورشیدی در مجله ژوندون صفحهی داشت به نام «کچری قروت»، نورانی چند بار در دفتر ژوندون با او روبهرو شده بود.
در ۲۸ حمل ۱۳۴۷ هروی با داکتر عبدالرحیم نوین «ترجمان» اولین هفتهنامه طنزی افغانستان را اساس گذاشتند. یک سال بعد از اولین شماره ترجمان نورانی همکاری را با نوشتن طنز گونهی ترجمان آغاز کرد.
این همکاری تا ۲۶ سرطان سال ۱۳۵۲ خورشیدی که مجله متوقف شد، با ۷ نام مستعار، هر هفته با چند مطلب و بدون دریافت حقالزحمه ادامه پیدا کرد.
ذوق نورانی را علی اصغر بشیر بیدار کرد و با مجال دادن در ترجمان پرورش داد به تشویق هروی بود که اولین مقاله پژوهشی خود را در مورد طنز زیر نام «طنز در آثار حکیم سنایی غزنوی» در سال ۱۹۷۷ میلادی در سمینار بینالمللی حکیم سنایی در کابل ارایه کرد. پس از متوقف شدن هفتهنامه ترجمان صفحه طنز و فکاهی مجله ژوندون زیر نام گذرگاه تبسم و هزار و یک گپ و هم چنان صفحه طنز و فکاهی روزنامه انیس زیر نام نیش خند و نوش خند میدان کار مطبوعاتی نورانی شد.
شهرتی که کار در ترجمان برایش آورده بود، پایش را به برنامههای انتقادی و کمیدی رادیو کابل کشاند، که داستانهای دنبالهدار، درام، دیالوگ و پارچه تمثیلی مینوشت.
کتابهای که نورانی چاپ نموده:
چاپ کتاب را با اولین گزینه طنزهای خود «اِی همو بیچاره گک اس» در سال ۱۹۷۷ آغاز کرد. این گزینه شامل کارهای آغاز نویسندهگی او میشد. همین گزینه را در سال ۲۰۱۰ با اضافه کردن چند طنز دیگر با نام تازه «نزدیک بود بی آب شوم» دوباره منتشر کرد.
و غیرهنویسی گزینه دوم طنزهای نورانی بود که در سال ۱۹۸۹ در کابل به چاپ رسید. گذشته از این دو گزینه که از نوشتههای خود او بود سه گزینه دیگر طنز را ترجمه و چاپ نموده که دو تای آنها ترجمه طنز بلغاریا است، مربای مرچ و چی کنم عادتم شد. بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲ میان هفتهنامه ترجمان و نشریه استیرشل بلغاریایی رابطه همکاری ایجاد شده بود که این رابطه منجر به ترجمه طنز نورانی به زبان بلغاریایی و برعکس برگردان دو کتاب طنز بلغاریا توسط نورانی شد.
ترجمه سوم او «طنزهای از چهار گوشه جهان» نام دارد، که شامل ۱۰۱ طنز از ۲۷ کشور جهان است که در سال ۱۹۹۰ در کابل چاپ شده است. غیر از گزینه های طنزی که رسما زیر نام خود چاپ کرده، رساله کوچک دیگری دارد به نام «طنزهای منتخب و کارتونها»، این رساله شامل ۱۳ نوشته طنزآمیز نثر و نظم است و زیر نام مولانا پرشنگ در مطبعه دولتی، بدون ذکر تاریخ به چاپ رسیده است.
جدا از نوشتن طنز و نوشتن در مورد طنز، نورانی در مورد کودک، ادبیات کودک و نمایشنامهنویسی هم آثاری نوشته و یا برگردان نموده است. تیاتر کودک، مادر کلان (داستان برای کودکان) تیاتر و مکتب (در مورد ترویج تیاتر در مکاتب به اضافه یازده نمایشنامه) و شیوههای تشویق و تنبه در مکاتب از آثار چاپ شده او به شمار میرود.
جناب پرتو نادری شاعر توانای کشور میگوید: کتاب پژوهشی «هنر طنز پردازی» جلال نورانی که دستکم در ۶۹۰ صفحه در مووسسه بیهقی در کابل نشر شده است، نتیجه پژوهش چندین ساله اوست. به گونه قطع میتوان گفت که این اثر نورانی در افغانستان کتاب بیمانند و یگانه است.
جلال نورانی پس از ۱۸ سال زندهگی در آسترالیا به افغانستان برگشت و مشغول تدریس دراماتیک، نمایشنامهنویسی و شخصیتسازی در نمایشنامه در دانشگاه کابل بود. مدتی به عنوان مشاور وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان نیز کار کرده بود.
این شخصیت ادبی و فرهنگی افغانستان در ماه مارچ سال ۲۰۱۷ در شهر کابل چشم از جهان بست. روحش شاد.
منابع : سایت بی. بی. سی – ۲۴ ساعت نوشته قیوم بشیر و خراسان زمین.