ابراهیم کریمی|
مادر به صورتم سیلی زد وقتی به او گفتم: «موقع دویدن، دست برادرم از دستم رها شد».
سی سال پیش بود، وقتی هنوز ده ساله بودم. صبح زود، هواپیماهای جنگنده عراقی شهر ما، سقز، را بمباران کردند. ما مثل بقیه بچهها در مدرسه بودیم. در لحظهای شهر یکپارچه دود و آتش و فریاد شد. در آن بلوا، هراسان به سمت خانه که فقط پنج دقیقه با مدرسه فاصله داشت دویدم. در آن همهمه، وقتی مادر، خواهر و برادرانم را دیدم کمی آرام گرفتم. پدر اما نبود. چند سال قبل توسط رژیم ایران دستگیر و به اعدام محکوم شده بود؛ چرا که حامی یک حزب سیاسی کُرد مخالفت حکومت بود.
آسمان پر از اجسام درخشان بود. مدتی گذشت تا بفهمم اینها بمب هستند که بر سر ما میبارند. ما بچههای مدرسه به هزاران نفری که به سمت حومه شهر میدویدند پیوستیم و شهر تخلیه شد. در میان وحشت، فریاد و گریه جمعیت، فراموش کردم که از سلیمان، برادر کوچکم، مراقبت کنم و در میان جمعیت او را گم کردم. به مادرم که رسیدم و او فهمید که برادر همراهم نیست، به صورتم سیلی زد.
به زودی برادر را پیدا کردیم، اما برای اولین بار در زندگیام لمس کردم که جنگ چه بلایی سر مردم میآورد. مادرم که حتی در سختترین شرایط و در زمان دستگیری پدر آرام بود، خشم و هراس و واماندگی در چهرهاش موج میزد. به زودی خود را در حومه شهر یافتیم و راهی روستایی شدیم که اقوام ما در آن زندگی میکردند. چندین ماه در آنجا ماندیم؛ جایی که من به دور از مدرسه و معلم کلاس چهارم را گذراندم. ما در مدرسه حق خواندن، نوشتن و صحبت به زبان کُردی (زبان مادری خود) را نداشتیم. همان موقع فهمیدم که کُرد بودن آسان نیست. کُردها دوستی جز کوهستان ندارند.
تقریباً سه سال بعد، صدام حسین از سلاحهای شیمیایی علیه کُردها استفاده کرد و بیش از ۳۰۰۰ غیرنظامی را در یک لحظه قربانی کرد و بیش از ۱۰ هزار نفر تا آخر عمر تحت تأثیر عوارض ناشی از این سلاحها قرار گرفتند.
ابراز ترس و وحشتی که هر یک از ما در آن روزها تجربه کردهایم دشوار است. من هنوز هم کابوس میبینم. بله، حتی بعد از ۳۰ سال این وحشت هنوز با من است. تمام سیاستمداران جهان تنها نظارهگران این جنایات بشری بودند. آنها فقط نگران تولید ناخالص داخلی خود بودند که ما هزینهاش را میدادیم و میدهیم.
دولتهای غربی، از جمله ایالاتمتحده، تنها به این دلیل که باید سلاح میفروختند، چشم بر این جنایات علیه کُردها در هر دو کشور بستند.
در مقابل، کشورهای نفتخیز منطقه در حال خرید اسلحه از جمله سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی از کشورهای غربی بودند و کُردها و یکدیگر را با این سلاحها میکشتند.
بعد از سی سال، این کابوسها با من، صدها نفر از اقوام و دوستانم، برادر و مادرم و میلیونها کُرد دیگر عجین شده است. من مانند بسیاری از آنها، هر شب چندین بار از کابوسها بیدار میشوم. خواب میبینم که جسد برادرم را حمل میکنم یا اعدام اعضای خانواده در روستای زادگاهم را به چشم میبینم.
در سالهای اخیر این کابوسها واقعیت زندگی کردها شدند، بویژه برای مردان و زنان شجاعی که در مقابل دولت اسلامی عراق و شام (داعش) ایستادند. تاسفآور این است که کُردها همیشه در کنار متحدان خود ماندند و به آنها خیانت نکردند، اما در عوض به آنها خیانت شد.
از زمان حمله ترکیه به کُردها، آشوریها، ارمنیها و عربها در شمال سوریه، بیش از صد هزار غیرنظامی سرزمین خود را ترک کردهاند و بسیاری از غیرنظامیان توسط نیروهای ترکیه یا داعشیها کشته یا اعدام شدهاند.
تصمیم رئیسجمهور سابق آمریکا، آقای دونالد ترامپ، در پاییز سال ۲۰۱۹ برای معامله با دولت ترکیه نهتنها بسیاری از کُردها در سراسر جهان را تحت تأثیر قرار داد، بلکه به وضوح عامل سرکوب کُردهای منطقه به دست ارتش ترکیه و متحدانش شد.
حدود ۱۲ هزار زندانی داعش در زندانهایی هستند که تحت کنترل کردها و متحدان آنها (عرب، آشوری و ارمنی) در شمال سوریه هستند. آنها ممکن است راهی ترکیه شوند و در آنجا دوباره اسلحهها را بردارند تا به شمال سوریه برگردند و انتقام خود را از کودکان، زنان و سالمندان کُرد و آشوری بگیرند. جهان دیگر نمیتواند و نباید به سادگی شاهد این قساوت در قرن بیستویکم باشد. هیچ بهانهای وجود ندارد که ما به نسل بعدی خود بگوییم که نتوانستیم کاری انجام دهیم. باید بهسرعت این نسلکُشی را متوقف کنیم. بگذارید اطمینان حاصل کنیم که هزاران کودک میتوانند بدون کابوس در روژاوا، شمال سوریه با آرامش سر بر بالین بگذارند.
توضیح: اصل این مقاله به زبان انگیسی در اکتبر سال ۲۰۱۹ نوشته شده که برای درج در این شمارهی مجلهی هفته ترجمه و قدری بهروزرسانی شده است.
هفته را دنبال کنید در: اینستاگرام – تلگرام – توئیتر
بیشتر بخوانید: |
نکتهی معترضه
هر گاه تاریخ خاورمیانه را مطالعه کردید و نام ساختگی و جعلی روژاوا را در متون تاریخی سرزمین با خون رنگین خاورمیانه پیدا کردید آنگاه من هم با صداقت و شرافت کردها هم قسم خواهم شد تا با راههایی غیر از ترور و کشتار که آنها در پیش گرفتهاند به اهداف متعالیشان برسند.
کردها بیش از آنی که صدام حسین یا ترکیه یا ایران را مقصر جلوه دهند باید تروریستهایی از جنس پژاک و پ ک ک و کومله و دموکرات و رهبران سیاسی خود را مسبب بدبختی خود بدانند که همیشهی خدا با بیگانگان ساختهاند و بر همسایگان تاخته! و کولبری را که در واقع هم وزنی مظلومنمایانه برای قاچاقچی است نماد ملت کرد ساختهاند.
انتخاب راه درست مبارزه و حقطلبی را کسی به این ملت نجیب نیاموخته است، اما راه خیانت، قاچاق و مظلوم نمایی و دو دوزهبازی را به خوبی جلوی پای آنان گستردهاند. چگونه میتوان به ملتی امیدوار بود که حتی دکتر ابراهیم کریمیاش نیز فقط به ظاهر مشکلات و قضایا میپردازد نه به باطن آنها!
ترور و کشتار کردها با چه ابزاری؟ هواپیما و جنگنده و تانک و موشک و سلاحهای کشتار جمعی در دست دولتهای مرتجع اشغالگر شما نبوده و انرا علیه ما بکار نگرفتید؟ شما نماینده کدامیک هستی؟ نماینده ترکیه(عردوغان) یا صدام یا ایران(سید علی خامنهای) یا سوریه(بشار اسد)؟
ما که در سرزمین خود بودیم چرا شمای استعمارگر که لابد جزوی از این چهار کشور میدانی به سرزمین ما حمله میکنید چرا به خانه خود بازنمیگردین؟ راه درست لابد نوکری برای شما استعمارگران و فراموش کردن هویت خودمان است که در این سالها دیدیم چیزی جز این نمیخواهید و برای اینکار از سلاح شیمیایی گرفته تا تبعیض و خشنونت و هر ابزاری غیرانسانی دیگری را بکار میگیرید
نجابت به کنار،شرافت بیاموزید که جای قربانی و ستمکار رو عوض کردید شما استعمارگران در این سالهای میلیونها کورد کشتیدید انوقت ما باید بابت مقاومت مقابل جنایتهای شما پاسخگو باشیم