نویده احمدی |
میدانی برای یافتن شغل
کارگران در هر کشوری نقش مهمی در پیشبرد اقتصاد ایفا میکنند. ایران یکی از کشورهای در حال توسعه است و نیروی کارگران یکی از نیازهای اساسی این توسعه است. گروهی از کارگران ایران را مهاجران افغان تشکیل میدهند. جوانان مهاجر بدون خانوادههایشان به ایران مهاجرت میکنند و با حقوق کارگری زندگی خود را سپری میکنند. چندین دهه جنگ در افغانستان سبب شده که این کشور با معضل بیکاری دست و پنجه نرم کند و به همین دلیل مهاجرت مردم این کشور به ایران سابقه دیرینه دارد.
در کنار مردمی که به صورت قانونی و قاچاقی به همراه خانواده به ایران مهاجرت میکنند، جوانان افغان به صورت مجردی برای کار کردن به ایران میآیند. گروهی از آنها موفق میشوند که برای خود کار ثابت پیدا کنند و در کارگاههای خیاطی و رستورانها مشغول به کار میشوند. گروهی دیگر اما وارد مشاغل ساختمانی میشوند و داستانی متفاوت دارند. وقتی کار ساختوساز به پایان میرسد، بیکار میشوند و تا زمانی که کار جدید پیدا کنند، با مشکلات زیادی مواجه هستند. گروهی از این کارگران به عنوان کارگر رومزد مشغول به فعالیت میشوند. کارگران روزمزد در سرگذرها که آن را میدان مینامند، در انتظار کارفرما میایستند تا شاید برای کار انتخاب شوند. تعداد کارگرانی که در سر میدان در انتظار کار میایستند متفاوت است و روزانه در هر منطقه از تهران، بین ۲۰ تا ۱۰۰ نفر نفر در سر هر گذر برای کار در بخشهای مختلف ساختمان میایستند.
تنها کارگران ساده نیستند که مجبور میشوند اینگونه مسیر پیدا کردن کار را انتخاب کنند، بلکه در میان آنها استادکاران بنا نیز به همان روش کارگران عمل میکنند. سالهاست مردم کارگران میدان را میشناسند و هرگاه نیاز به کارگر داشته باشند، در سر گذر به دنبال آنها میروند. این کارگران روزانه شاهد برخوردهای متفاوت از سوی عابران و مردم هستند. نداشتن مدارک اقامتی، ترس را در میان آنها دوچندان کرده است. به گفته آنها بارها پیش آمده که ماموران انتظامی تعداد از آنها دستگیر کرده و به افغانستان بازگردانده است.در این یادداشت به این موضوع پرداخته شده است.
جنگ و یک لقمه نان
احمد یک سال است که به ایران آمده و خانوادهاش در هرات زندگی میکنند. او هر روز برای پیدا کردن کار به سر گذر میآید. او شرایط کارگران را سخت و دشوار میداند و کارکردن به شکل روزانه را بهترین گزینه برای امرارمعاش خود و کمک به خانوادهاش میداند و میگوید: «وقتی مهاجر باشی و نتوانی در هر کاری فعالیت کنی، مجبور میشوی که به میدان بیایی تا برایت کار پیدا شود. من یک کارگر ساده هستم و تخصصی ندارم و برای همین مجبورم که سختیهای کارگری را تحمل کنم. از طرف دیگر یک مهاجر غیرقانونی هستم که مدرک شناسایی ندارم. شرایط برای مردم افغانستان سخت است و جنگ سبب شده که ما به دنبال لقمه نانی، آواره و مهاجر شویم و هر شرایطی را تحمل کنیم. کارگر افغان یک درد ندارد، بلکه هزاران درد بیصدا دارد که تنها خدا میداند.»
چشمانتظاران میدان
کار، هر روز نصیب کارگران روزمزد نمیشود. اگر آنها از سوی کارفرمایی انتخاب نشوند، به خانه بازمیگردند تا بلکه روز دیگری فرا رسد و دوباره چشم به راه کارفرمایی دیگر. وهاب که سه ماه است از راه قاچاق به ایران آمده است میگوید: «من در افغانستان بیکار بودم و برادرانم نیز مانند من بودند. بیشتر دوستانم شغلی نداشتند و به ترکیه رفتند اما من به ایران آمدم. هر روز به میدان میآیم و کارم را به صورت روزانه انجام میدهم اما حقوق ناچیزی دارم. در این سه ماه حتی نتوانستم پول قاچاقبر را بدهم. از طرف دیگر ارزش پول ایران بسیار کم شده و بسیاری از همکارانم، توان کمک به خانواده خود را ندارند. از ساعت هفت تا ده صبح به میدان میآیم تا بتوانم کار کنم اما بارها شده که چند روز بیکار بودم و تنها یک روز در هفته توانستم کار کنم.
بیشتر بخوانید: |
کارگری که در میدان برای کار میآید سردی زمستان و گرمای تابستان را به جان میخرد تا بلکه لقمه نانی نصیبش شود. با این وجود من خوشحال هستم که میتوانم کار کنم و دست را جایی دراز نمیکنم و امیدوارم که روزی بتوانم کار ثابتی پیدا کنم.»
میدان و کارگران ارزان
هر منطقهای از تهران، تعدادی گذر دارد که کارگران بسته به محلی که در آن زندگی میکنند، به آن مراجعه میکنند، اما این شکل از گزینش کارگر در میان منطقههای مختلف تهران شیوه رایج برای انتخاب کارگر است. آمنه عزیز یکی از دانشجویان افغان است او در خصوص کارگران میدان افغان میگوید: «متاسفانه بیشتر کارگران افغان به صورت غیرقانونی وارد ایران میشوند و این موضوع سبب میشود که کارگران شرایط سختی را تجربه کنند و تن به کارهای با حقوق کم بدهند.
هفته را دنبال کنید در: اینستاگرام – تلگرام – توئیتر
متاسفانه دولت ایران تنها راهکار در زمینه مهاجران غیرقانونی را رد مرز میداند؛ در حالی که این شیوه، راهکار مناسبی برای مهاجران نیست. چرا که جوانانی که برای کار به ایران میآیند، بخشی از نیروی کار ارزان را تشکیل میدهند و همین موضوع باعث شده که زمینه سواستفاده از مهاجران فراهم شود. به نظر من، دولت ایران باید کارگران مهاجر (از جمله کارگران روزمزد) را ساماندهی کند و برای آنها برنامهریزی کند. موضوع کارگران افغان یکی از مهمترین بحثهای حوزه مهاجران افغان است که تا به حال تصمیم درست و راهبردی برای آن در نظر گرفته نشده است. دولت و نهادهای افغانستان که مربوط به مهاجران هستند، در این زمینه نقش مهمی دارند که کمکاری آنها نیز بر وضعیت مهاجران افغان در این سالها بیتاثیر نبوده است.»
چرخه اقتصاد خاموش
عارف هم از کارگران میدان است. به نظر او مهاجران افغان از زمان ورود تا زمانی که رد مرز میشوند، سبب افزایش گردش مالی غیررسمی میشوند. او معتقد است: «مهاجران همواره برای جامعه ایران سودآور هستند. زمانی که یک مهاجر از طریق راه قاچاق به ایران میآید، بلوچهای ایرانی از آنها پول دریافت میکنند. وقتی هم وارد بازار کار ایران میشوند، نیروهای کار ارزان هستند. این یک چرخه اقتصاد خاموش است که سالهاست در حال گردش است.» او تجربه زندگی و کار در ترکیه را دارد و به نظرش برخورد مردم ترکیه بسیار متفاوتتر از مردم ایران است و آنها احترام بیشتری به یک کارگر میگذارند. او در ادامه حرفهایش میگوید: «کارگران افغان در ایران هیچ آینده ندارند و باید تا آخر عمر کارگری کنند. اگر افغانستان امنیت داشته باشد و جوانان مهاجر به جای کار در دیگر کشورها در افغانستان کار میکردند، افغانستان مثل اروپا پیشرفت میکرد.»
کارگران سختکوش و صادق
مسعود قنبری کارفرمایی است که در بخش ساختمان کار میکند. او بیشتر کارگران خود را از میدان انتخاب میکند: «جوانان مهاجر افغان بسیار سختکوش و صادق هستند و به نسبت کارگران ایرانی خیلی بهتر کار میکنند اما متاسفانه این کارگران سختیهای زیادی دارند و هیچ نهادی از آنها حمایت نمیکند و اسم غیرقانونی بودن برچسب بزرگی برای آنها شده است. به نظرم مشکل اساسی دولت افغانستان است که باید تلاش کند که زمینه ورود کارگران قانونی را فراهم کند.» او در مورد انتخاب کارگران روزمزد میگوید: «میدان جایی است که کارفرمایان کارگران خود را از میان چندین کارگر برای کار روزمزد و ثابت انتخاب میکنند و ملاک انتخاب آنها سلیقهای است و کارگران فارغ از ارزشهای انسانی به چشم کالا دیده میشوند و این واقعیت انکارناپذیر است.»
خداوند روزیرسان است
انتخاب یک کارگر در میان تعداد کارگران کار دشواری نیست؛ چرا که کارگران اعتقاد دارند که خدا روزی هرکسی را میرساند و هر زمان که یک کارگر انتخاب میشود، در میان کارگران دیگر بحث و دعوایی شکل نمیگیرد. رسول از کارگرانی است که چند روزی است کارفرمایی او را انتخاب نکرده است و میگوید: «کارگران افغان به خدا اعتقاد دارند، نماز میخوانند و روزی خود را از طرف خدا میدانند. برای همین بین کارگران رقابت نیست. من چند روز است که بیکار هستم اما یکی از دوستانم بعد از یک ساعت برای کار انتخاب شد. زمستانها برای کارگران سخت و دشوار است چون اعلب کارهای ساختمانی تعطیل میشوند.»
جمعبندی
کارگران روزمزد از جمله کسانی هستند که در معرض آسیب جدی روحی و جسمی قرار دارند؛ چرا که این شکل از کار اعتماد به نفس آنها را میگیرد و علاوه بر این، کار موقت اقتصاد آنها را روز به روز ضعیفتر میکند. از طرف دیگر، مسئولان افغان و دیگر نهادی مربوط به مهاجران هیچ برنامهای برای ساماندهی وضعیت این کارگران ندارند.