عصر روز شنبه جامعه رسانهای مونترال یکی از فعالان فرهنگی و رسانهای خود را از دست داد. رضا هومن که سابقه کار گویندگی در رادیو و همچنین مجریگری برنامههای تلویزیونی محلی را در کارنامه خود داشت عصر روز شنبه 6 ژانویه 2018 در بیمارستان «جوییش جنرال» در شهر مونترال درگذشت. این خبر بهسرعت در جامعه ایرانی مونترال پیچید و دوستان و همراهان او را در غم بزرگی فروبرد. رضا هومن که اوایل انقلاب اسلامی از ایران خارجشده و از سالها پیش در مونترال ساکن بود، بعد از مهاجرت نیز در کنار کار و امرارمعاش، گویندگی را ادامه داد. او در سالهای اخیر به همکاری با تلویزیون آوا پرداخت و برنامههای مختلفی ازجمله «کنکاش» مصاحبه با هنرمندان شهر را داشت.
این حادثه تلخ بهانهای بود برای اینکه به سراغ دوستان و همراهان رضا هومن برویم و از آنها دربارهاش بپرسیم. محمد رحیمیان که از رفقای قدیمی رضا هومن و مدیرمسئول دوهفتهنامه پیوند در مونترال است؛ برای دوست قدیمیاش اینگونه نوشت:
My friends are gone and my hair is grey.
I ache in places I used to play.
And I’m crazy for love…
محمد رحمیان در ادامه قطعه بالا آورده است:
«اما چه سود دارد دجله و فرات در بغداد، مر بادیهنشینان را.
مائیم که مُستسقیان شراب هجرانیم
که از فـَقد احباب، هایم و عطشانیم
و در این خشک رود، ماهیان تازه را طالبانیم
و چهرۀ زیبای دردمندان محبت را عاشقانیم…
این قدر ما را هست که نسیم سعادتشان
در اَسحار خلوت به ما می رسد…
… و در همۀ ایام از هر جائی که آیندهای آمدی،
از راهروان معرفت اِستخبار کردمی،
و از عاشقان این کار باز پرسیدمی
که تا کجاست فقیری، صادقی، عیاّری، دلیری،
سراندازی، قماربازی، پاکبازی، مستی، عاشقی،
تا به یادش بیاسودمی…
(شیخ روزبهان)
جنوبیِ تبعیدی آستانه قطب، «شانسونیه»ی بیبدیلی که گلویش سرشار ترانه بود، همیشه معترض دوستداشتنی پرحرفِ همیشه ظنین(!)،
همراه و رفیق، دلسوز، ایثارگر، ارجمند، بینیاز، بلندطبع، مهربان، بخشنده، کوشا، بافرهنگ، بامرام، بامعرفت، پرانرژی، منضبط و (به شکلی اغراقشده) شقورق و خوشپوش و تمیز، وقتشناس، دقیق، خوشرو، شوخطبع و…
او که روان و هستیاش سراسر عدالتجویی بود و اعتراض، همدلی و حس همبستگی بود. غیبت بهتآورش را با عزیزانش سهیم میشویم، یاد ارجمندش را گرامی میداریم.
دمی نشستی و رفتی ولی به محفل ما
هنوز بوی گل و عطر یاسمن باقیست»بیژن جلالی که از فعالان سیاسی در شهر مونترال است با بغض و گریه یاد او را گرامی میدارد. بیژن از آخرین روزهای با هم بودن چنین میگوید: او یک مبارز و یک فعال سیاسی بود که سالهای بعد از انقلاب به خاطر مشکلات سیاسی که داشت همراه با هم به کانادا پناهنده شدیم. او در تمام این سالها برای ایران و برای فرهنگ و هنر تلاش کرد. یکی از فعالان کتابخانه نیما بود و از لحاظ هنری در عرصه کاری خودش مردی توانا بود. پنج ماه قبل زمانی که برای سفر کاری به تورنتو رفته بودیم دچار ناراحتی قلبی شد و شدت بیماریاش به حدی بود که در همانجا تحت عمل جراحی قرار گرفت. بعدازآن وضعیت جسمی زیاد خوبی نداشت و باید استراحت میکرد اما دیگر اجل به او امان نداد و عصر روز شنبه ما رضا هومن این انسان پاک و دوستداشتنی را از دست دادیم. برای خانواده و تنها دخترش آرزوی صبر دارم و جایش برای همیشه پیش رفقای قدیمیاش در مونترال خالی است.
مریم احمدی طباطبایی که از مجریان در مونترال است، نیز از سابقه چند سال همکاری با وی در این تلویزیون میگوید: فوت آقای رضا هومن مرا شوکه کرد. من و او برای برنامه جشن کریسمس در تلویزیون مخاطب همدیگر بودیم و ساعات خاطرهانگیزی را در کنار هم داشتیم. مرگ این مرد عزیز آنقدر مرا تحت تأثیر گذاشت که باور آن برایم بسیار سخت بود. او فردی دوستداشتنی و صمیمی بود. یک فرد منحصربهفرد که ضعف کاریام را بدون هیچ ملاحظهای به من میگفت. خوب به خاطر دارم یکبار که داشت برایم برای فن بیان صحبت میکرد من لبخند به لب داشتم و او از این رفتارم متعجب شد. به او گفتم من خوشحالم از اینکه شما اینقدر خوب و منطقی از من انتقاد میکنید. او همکاری دوستداشتنی و قدیمی بود و من از اینکه او را در کنارم ندارم متأسفم.
اعضای تحریریه و همکاران در مجله هفته نیز در غم از دست دادن همکار رسانهای خود آقای رضا هومن هستند و این مصیبت وارده را به جامعه افغان و ایرانی مونترال تسلیت میگوید.