نویده احمدی|
مهاجرت به اروپا رویای بیشتر مردم افغان است و میل رفتن در میان مهاجرانی که در ایران زندگی میکنند بیشتر به چشم میخورد. یونان گذرگاهی برای رفتن به کشورهای اروپایی است. کشوری که کمپهای «لسبوس» و «مورریا» در آن نمادهای ناتوانی دولت در برخورد با مهاجران شدهاند. وقتی انگلا مرکل صدراعظم آلمان مرزهایش را روی پناهجویان باز کرد، هزاران مهاجر راهی اروپا شدند پس از بسته شدن مرزها بسیاری از مهاجران در یونان گیر افتادند. از این رو کمپهای موقت در یونان به کمپهای دائمی تبدیل شد. حالا بسیاری از مهاجران با دشواریهای زیادی زندگی میکنند. کمپهایی که از حداقل امکانات برخوردار نیستند. آتش گرفتن کمپ موریا باعث شد که بار دیگر به وضعیت کمپهای یونان اعترض شود. گزارش زیر از کمپ الئانوس یکی از کمپها در مرکز آتن در یونان است.
من در ایران دستفروشی میکردم، در ایران اگر پنجاه سال زندگی کنی باز هم یک افغان هستی که کارگری میکنی و حتی یک سیم کارت به نامت نمیزنند. من به راحتی توانستم زبان یونانی یاد بگیرم و درس بخوانم. درست است که هرجایی مشکل خودش را دارد و کمپ ما هم بیمشکل نیست اما باز به نظر من چند سال سختی کشیدن به داشتن آینده روشن و بهتر میارزد.
شوکت زنی ۴۰ ساله است که سال ۲۰۱۶ ایران را به همراه دو فرزندش به مقصد اروپا ترک کرده است، همسرش دوسال پیش به آلمان رفته است، این زن مهاجر افغان میگوید: «خانوادهام سی سال پیش به ایران مهاجر شدند و من در ایران ازدواج کردم، متاسفانه در ایران محدویتهای زیادی برای مهاجران وجود دارد. یک سال نتوانستیم که مدارک خود را تمدید کنیم و کارت ما باطل شد. فرزندانم برای رفتن به مدرسه مشکل داشتند، از طرف دیگر همسرم همانند من در ایران بزرگ شده بود و شغل مناسبی نداشت، برای همین هر دو ترس داشتیم که فرزندانمان آینده نداشته باشند. هر چی داشتیم را فروختیم اما در یونان گیر افتادیم. همسرم بعد از دوسال توانست با پاسپورت جعلی به آلمان برود، من و فرزندانم در یونان هستیم. فرزندانم حقوق ماهانه دارند و خوشبختانه مشکل مالی نداریم و بعد از چند سال به فضای یونان عادت کردهایم، روزهای اولی که به کمپ آمده بودیم، امکانات کمپ بسیار محدود بود ولی حالا شرایط بهتر شده است و به مهاجران رسیدگی میشود. همسرم در آلمان است و فرزندانم بیقرار میکنند، این غم بزرگی است که از هم جدا هستیم. بعد از چند سال هنوز نتوانستم پذیرش بگیرم.»
بیشتر بخوانید: |
تنها داروی پزشکان کمپ آب است و بس. وقتی به وضعیت درمان اعتراض میکنیم، پزشکان کمپ میگویند که ما ساحر نیستم که بخواهیم برای شما معجزه کنیم. وقتی میخواهیم برای متخصص ویزیت بگیرم باید شش ماه صبر کنیم، این زمان زیادی است و فشار زیادی را برای پناهجویان به وجود میآورد.
کمپ الئانوس در یونان به نسبت کمپهای دیگر از شرایط بهتری برخوردار است اما وضعیت درمانی این کمپ به هیچ وجه وضعیت رضایتبخشی ندارد. محمد صادق از مهاجران افغان است که که سه سال پیش به یونان آمده است او در این مورد میگوید: «وضعیت درمانی پناهجویان در این کمپ خوب نیست، تنها داروی پزشکان کمپ آب است و بس. وقتی به وضعیت درمان اعتراض میکنیم، پزشکان کمپ میگویند که ما ساحر نیستم که بخواهیم برای شما معجزه کنیم. وقتی میخواهیم برای متخصص ویزیت بگیرم باید شش ماه صبر کنیم، این زمان زیادی است و فشار زیادی را برای پناهجویان به وجود میآورد. یکی دیگر از مشکلات ما تهیه دارو است. وقتی در بیمارستان دارویی نداشته باشند، میگویند که آن را با هزینه شخصی خود بخرید که اغلب افراد توان خرید ندارند. کسی صدای ما را نمیشود و رسیدگی در کمپ خیلی کم است. تعداد مهاجران بیش از گنجایش کمپ است و برای همین افراد ساکن در کمپ به انواع بیماریها مبتلا میشوند.»
هفته را دنبال کنید در: اینستاگرام – تلگرام
جدایی از افراد خانواده باعث شده است که پناهجویان در کمپ افسرده شوند و روزها و ماههای طولانی را به انتظار امید پیوستن به خانوادههایشان سپری کنند. احمد یکی از پناهجویانی است که همسر و دو فرزندش به آلمان رفتهاند و او حال با یک فرزندش در یونان است و در کمپ الئانوس زندگ میکند. او میگوید: «مهاجرت و زندگی بهتر هر چقدر خوب باشد، ارزش ندارد که یک خانواده از هم جدا شود، من نمیتوانم از فرزندم مراقبت کنم، فرزندم دائم سراغ مادرش را میگیرد، چندین بار درخواست من برای پیوستن به همسر و فرزندانم رد شده است. یک ماه پیش دوباره درخواست دادم. هرجای کمپ که بروی میبینی که افراد افسرگی گرفتهاند. دولت یونان آنگونه که باید به مهاجرین رسیدگی نمیکند. مشکلات در کمپ بسیار زیاد است.»
جدایی از افراد خانواده باعث شده است که پناهجویان در کمپ افسرده شوند و روزها و ماههای طولانی را به انتظار امید پیوستن به خانوادههایشان سپری کنند. احمد یکی از پناهجویانی است که همسر و دو فرزندش به آلمان رفتهاند و او حال با یک فرزندش در یونان است و در کمپ الئانوس زندگ میکند.
در این میان کسانی هستند که قبولی یونان را گرفتهاند و از کمپ خارج شدهاند، محمد از پناهجویانی است که یک سال پیش به همراه خانوادهاش از کمپ الئانوس بیرون آمدند و حالا رستورانی خانوادگی دارند که برای مهاجران و کارکنان غذا تهیه میکنند. او در مورد تجربهای که از زندگی در کمپ الئانوس دارد میگوید: «زندگی در کمپ، زندگی در زندان است، فرقی نمیکند که کمپ موریا باشد و یا کمپ الئانوس، در هر دو شرایط زندگی مناسب نیست و پناهجویان در آن زندگی نمیکنند بلکه تنها زنده هستند. من و خانوادهام سه سال در کمپ بودیم، اغلب من مریض میشدم و دیگر اعضای خانواده ام شرایط خوبی نداشتند، خوشبختانه همهگی قبول شدیم و زندگی خوبی داریم. من در مشهد بزرگ شدهام و هر وقت یونان را با ایران مقایسه میکنم، میبینم که دیگر از مامورها نمیترسم و کسی مرا به خاطر افغان بودنم تمسخر نمیکند و کودکان در یونان آینده دارند. این شرایط بهتر به اندازه چند سال زندگی در شرایط سخت کمپ ارزش دارد.»
نظیر رحمتی دو سال به عنوان مترجم در کمپ الئانوس در بخش خدمات اجتماعی فعالیت داشته است، او مشکلات پناهجویان این کمپ را بارها از زبانشان شنیده است و به مسئولین کمپ انتقال داده است. به اعتقاد او این کمپ در قبال پناهجویان به درستی عمل نکرده است، هر چند این کمپ تنها جایی در مرکز آتن است.
او بیشتر مشکلات ساکنان کمپ را مربوط به بخش پناهندگی و درمانی میداند. او میگوید: «اگر روند پناهندگی ساکنان کمپ به درستی پیش برود، به دنبال آن پناهجویان میتوانند کار پیدا کنند و از کمپ خارج شوند و برای خود زندگی مستقلی تشکیل دهند. اگر درخواست پناهندگی آنها منفی بخورد، کارت پول آنها قطع میشود و زندگی رومزه آنها مختل میشود و در این صورت باید وکیل بگیرند و اعتراض کنند که اگر باز منفی بخورند، به آنها برگ ترک خاک شش ماهه یونان را میدهند و اگر کسی یونان را ترک نکرد توسط پلیس دستگیر میشود و به زندان میرود تا دیپورت شود». وضعیت زنان یکی از موضوعاتی است که در همه کمپهای یونان مطرح و بارها توسط رسانهها منعکس شده است. نظیر رحمتی از وضعیت زنان این کمپ نگران است، او بارها دیده است که زنان برای مخارج روزمزه خود تن فروشی میکنند و یا به خاطر پول وارد روابط دوستی میشوند که به دنبال آن دچار اقسام بیمارهای جنسی میشوند، با وجود این نوع خطرات برای زنان، مسئولین کمپ راهکاری برای این زنان پیش پایشان نمیگذارند.»
عبدالله از جمله جوانانی است که به در سال ۲۰۱۶ به امید رفتن به آلمان به یونان آمده است و زمانی که مرزهای اروپا بسته شده است، مجبور به زندگی در این کمپ شده است. او در ایران به دنیا آمده است و دوران مدرسه خود را در مدرسه خودگردان گذرانده است. او شرایط زندگی در ایران را برای جوانان محدود میداند و حال با آمدن در یونان احساس بهتری دارد، هرچند از وضعیت کمپ الئانوس رضایت ندارد. او میگوید: «من در ایران دستفروشی میکردم، در ایران اگر پنجاه سال زندگی کنی باز هم یک افغان هستی که کارگری میکنی و حتی یک سیم کارت به نامت نمیزنند. من به راحتی توانستم زبان یونانی یاد بگیرم و درس بخوانم. درست است که هرجایی مشکل خودش را دارد و کمپ ما هم بیمشکل نیست اما باز به نظر من چند سال سختی کشیدن به داشتن آینده روشن و بهتر میارزد.»