داستان «خواب مرگبار» را در اینجا بخوانید
لاله رهبین |
چرا فرزندان به دام مواد مخدر افتاده باوجود رنجی که در این راه میکشند همچنان به اعتیاد خود ادامه داده، با سیهروزی روزگار خود را میگذرانند؟
روزگاری اعتیاد به مواد مخدر در بعضی از افرادی که در سنین کهولت بسر میبردند دیده میشد. اما در سالهای اخیر این عادت بهطور عجیبی به سنین پائینتر سرایت نموده تا به جوانی و نوجوانی رسیده است. چه چیز باعث گرایش بعضی از فرزندان به مواد مخدر میگردد؟ سؤالی که میتواند دلایل بیشماری داشته و به سقوط آنان منجر گردد؛ مانند مشغولیت والدین، بیتوجهی به فرزندان، سرد و خشک بودن محیط خانواده، داشتن دوستان و الگوهای بد، آزادی بیش از اندازه و بدون کنترل و بیخبری از نیازهای سنی و عاطفی … و دلایل بسیاری دیگر.
بعلاوه حضور عوامل خطرناک پخش مواد مخدر که محیط ناامنی برای افراد بخصوص جوانان و نوجوانان ایجاد کرده، با نزدیک نمودن افراد فرصتطلب به آنان، منظور خود را عملی نمایند. این عوامل در کمین کودکان و نوجوانان پاک و بیآلایش نشسته، در مدارس و یا مکانهای حضور آنان میپلکند تا با ایشان طرح دوستی ریخته ایشان را آلوده سازند. جای تعجب است که در چنین شرایطی بعضی از والدین کنترل کمتری روی زندگی فرزندان خود اعمال مینمایند. البته منظور از کنترل، گرفتن آزادی و جلوگیری از تفریح و شادی کودکان که لازمه شرایط سنی آنان است نیست. بلکه فراهم نمودن شرایطی مناسب برای شادی و تخلیه هیجانات روحی ایشان و برنامهریزی برای اوقات فراغت او است که مستلزم توجه پدر و مادر نسبت به نیازهای سنی و علائق وی است.
هفته را دنبال کنید در: اینستاگرام – تلگرام
معاشرت و ورود به اجتماع همسالان یکی دیگر از مسائل مهمی است که حتماً باید مورد توجه قرارگرفته نسبت به جمعها و مهمانیهای ناشناخته حساسیت نشان داده شود و بهطور حکیمانهای از حضور آنان در چنان مجالسی جلوگیری به عمل آید. وظیفه پدری و مادری ایجاب مینماید به خاطر پیشگیری از وقوع هر خطری، همانگونه که شرایط تغذیه و سلامت جسمانی وی مورد توجه قرارگرفته و برای مدرسه و لوازم تحصیل او هزینه مینمایند، صرف وقت نموده زندگی و شغل و مشغولیات بیرونی خود را تحتالشعاع تربیت وی قرار داده زندگی وی را بهسوی هدفهایی جهت دهند تا او را به محیطهای پربار و از لحاظ اخلاقی سالم و سودمندی وارد نمایند. نه اینکه از زندگی فرزند خود غافل شده او را به هوای خود رها نموده بعد از بروز اشتباهات گاه جبرانناپذیر، آن را به مقدرات و شانس بد حواله کرده از خود سلب مسئولیت نمایند.
بیشتر بخوانید: |
یکی دیگر از رفتارهای اشتباه پدر و مادر این است که وقتی با وضعیت غیرعادی فرزند خویش مواجه میگردند بجای حل مسئله، خشونت و برخورد شدید نموده آن را به بحرانی بزرگ و انفجارآمیز تبدیل مینمایند. دلایل آلودگی فرزند به مواد مخدر گرچه بارها گوشزد گردیده اما نیاز به تکرار و نحوه برخورد با آن ضروری است؛ زیرا وقتی اتفاق ناخوشایندی افتاد واکنش مناسب و یا نامناسب میتواند وضعیت را بهتر و یا بدتر کرده پیامدهای مطلوب و یا نامطلوبی در پی داشته باشد.
چند راهکار از کتاب «خانواده موفق»
اجازه دهید فرض کنیم شما متوجه شدید که فرزند نوجوان شما شروع به آزمایش سیگار و یا مشروب و یا مواد مخدر نموده است. چند راه در پیش روی شما قرار دارد: یکی اینکه او را به اتاقی ببرید در را قفل کنید و مانند پدر مهران درحالیکه فریاد میزنید از الکلیها و موادیها و سیگاریها بیزارید آنقدر او را کتک بزنید که از حال برود و تهدید میکنید که اگر این عادتها را ترک نکند گوشش را میگیرید و از خانه بیرونش میاندازید و دیگر هیچ کاری به کار او ندارید. یا از نوجوان دعوت میکنید بنشیند تا باهم حرف بزنید و مراقبت میکنید که به خاطر او و خودتان جوی خصومتآمیز به وجود نیاورید.
در چنین مواقعی نصیحت را کنار بگذارید و حالت تهدیدآمیز به خود نگیرید. او باید مطمئن شود که قصد سرزنش و یا شرمنده کردن او را ندارید و میخواهید مسئله را عاقلانه بررسی نمایید. بدون عجله و دستپاچگی و قضاوت درباره رفتارهای او، اطلاعات موثق و واقعی از الکل و مواد مخدر و سیگار در اختیارش بگذارید. او را مطمئن کنید که قصد دارید بهعنوان ولی کمکش کنید و این وظیفه شماست که آنچه را میدانید با او در میان بگذارید همانگونه که محبت و ثروت خود را با او سهیم میشوید، اجازه دهید بداند که در قطع هر عاملی که بر حیات او تأثیر سوء دارد از حمایت و مساعدت شما برخوردار است؛ و به او بگوئید که مخالفتی با تفریح و سرگرمی او ندارید بلکه با هر آنچه ممکن است به او آسیبی برساند مخالفید.
به او توضیح دهید ترکیبات شیمیائی همیشه وجود داشتهاند و افرادی آنها را مصرف میکردهاند؛ مانند الکل که به شخص احساس آرامش خوشایندی میدهد اما در مقابل بهایی نیز باید در مقابل آن پرداخته شود؛ زیرا این مواد روی مغز عمل میکند و بهمحض تمام شدن تأثیر آن، شخص خود را در وضعیت احساسی حتی پایینتر از قبل مییابد؛ که ناگزیر است کمکم برای اینکه از حالت بد خارج شود بهدفعات بیشتر و مقادیر زیادتری الکل مصرف نماید. همین قضیه در مورد مواد مخدر نیز صادق است که عاقبت عامل کنترلکننده مرکزی حیات معتاد میشود و نسوج مغز و ریهها را برای همیشه مصدوم مینماید که حتی در بعضی موارد به مرگ منتهی میگردد. به او بگوئید بهجای استفاده از مواد شیمیائی، راههای سالمتری برای احساس شادی و ایجاد آرامش وجود دارد، ازجمله ورزشها، موسیقی، هنرها، گردشها و تماشای زیباییهای طبیعت است از او بپرسید چهکارهایی هست که دوست دارد انجام دهد؟ و راههایی پیدا کنید که انجام دادن آنها را برای او میسر کند.
همانگونه که از این مثال برمیآید، روش غیر تقابلی نسبت به نوع تقابلی آن مستلزم صبر و شکیبایی، تفاهم و همدلی و باور داشتن وی است و این فرایندی است که توان و توشه فراوان از شخصی که به کار میبرد طلب میکند. چون مقادیر زیادی احتیاج به شفقت و همدردی و قوه تصور کافی برای اینکه خود را بهجای وی قرار دهد داشته، تهدید نکند و یا باخشم و غضب وی را متهم نسازد. در این صورت نتیجه کار برای همه بسیار رضایتبخشتر از رویکرد تحکمآمیز خواهد بود.
یک نظر
بازتاب ها: داستان کوتاه: "خوابِ مرگبار"