گروه ترجمه هفته و بهمن عسگریپور|
متفکر و تاریخدان آمریکائی آفریقائیتبار، ادی گلاد با مقولهی نژادپرستی بزرگ شده است. در گفتوگوی پیش رو، او توضیح میدهد که چرا خشم عمومی تا این حد در این مقطع زمانی برانگیخته شده و اینکه آیا به یک «انقلاب» خواهد انجامید؟
آقای گلاد، شما بهعنوان یک آمریکائی آفریقائیتبار وضعیت فعلی آمریکا را چگونه ارزیابی میکنید؟
ادی گلاد: خسته و عصبانی هستم. به قول خانم فانی لوهامر Fannie LouHamer یکی از فعالان حقوق بشر در ایالات متحده: «خستهام از خسته بودن. این خسستگی تا مغز استخوانم رخنه کرده است. و با این حال باید بیدار شویم و ببینیم که چگونه راهی پیدا کنیم و ادامه دهیم.»
هفته را دنبال کنید در: اینستاگرام – تلگرام
چرا شورش و اعتراضات در این مقطع زمانی با این شدت شکل گرفته؟
ادی گلاد: آمریکا از دیرباز دچار این مشکل بوده است: «سفیدها بیش از دیگران ارزشمند هستند». این مدعا در تمامی بخشهای جامعه آمریکا ریشه دوانده است و این سبب میشود تا پلیس با ما اینگونه رفتار کند. کووید۱۹ سوی زشت و پلید این نابرابری عمیق نژادی را آشکار ساخته. کرونا پردهها را از میان برداشته و بیماریهای اجتماعی را همچون غدههای سرطانی آشکار کرده است. آمریکائیهای آفریقائیتبار به طریق بسیار نامتناسبی متاثر شدهاند. نرخ مرگ و میر ما بالاتر است چون ما بیشتر آلوده میشویم و به همین ترتیب هم تعداد بیشتری از ما به بیمارستانها منتقل میشویم.
جورج فلوید نمادی است برای تمامی اشتباهات در آمریکا. سیستم ما نابرابری عظیمی ایجاد کرده است؛ همه ما را خودخواه کرده است که فقط به رقابت اهمیت میدهیم، مفهوم «منافع عموم» را از بین برده و یکپارچگی امنیت عمومی به شدت خدشهدار شده است.
جرج فلوید نمادی است برای تمامی اشتباهات در آمریکا. سیستم ما نابرابری عظیمی ایجاد کرده است؛ همه ما را خودخواه کرده است که فقط به رقابت اهمیت میدهیم، مفهوم «منافع عموم» را از بین برده و یکپارچگی امنیت عمومی به شدت خدشهدار شده است.
بنابراین اعتراضات گسترده فعلی فراتر از جرج فلوید و اعمال خشونت از سوی پلیس است

ادی گلاد: یک ایدئولوژی اقتصادی و سیاسی در حال فروپاشی است. ما شاهد مرگ یک آمریکای رو به موت هستیم: آمریکای دونالد ترامپ. مردم میدانند که حزب جمهوریخواه و پایگاه اجتماعی آن در حال کاهش است. آنها میدانند که شمار مسیحیان محافظهکار که از جمهوریخواهان حمایت میکنند همواره رو به کاهش است. آنها میدانند که جمعیت سفیدپوستان در آمریکا کمتر و کمتر میشود. به لحاظ سیاسی این موضوع منجر به تلاشهای دیوانهوار در راستای ابقای آمریکای رو به موت شده است. حالا در نقطه مقابل، شیوع کرونا و قتل جرج فلوید این فرآیند مرگ را سرعت بخشیدهاند. همانطور که یک دنیای قدیمی از بین میرود، دنیای جدیدی در تلاش است تا پا به عرصه وجود بگذارد. در این میان ما نقش قابله را بازی میکنیم.
آیا این جنبش نیاز به یک رهبر ندارد؟ مثل مارتین لوتر کینگ در دههی شصت؟ آیا دموکراتها آمریکایی شکست نخوردهاند؟
ادی گلاد: سوال خوبی است. در حال حاضر دموکراتها فقط به پیروزی در انتخابات، بازپس گرفتن کاخ سفید، حفظ مجلس نمایندگان و تسلط در مجلس سنا فکر میکنند. به نظر من آنها هیچ بینشی ندارند. وضعیتی که درحال حاضر تجربه میکنیم یک مورد حقوقی نیست. مساله پیچیدگی روابط بین دو حزب و رقابت برای تصاحب بودجه عظیمی است که تنها بخش بسیار اندکی از آن به به قشر زحتمکش جامعه میرسد. ما به یک بینش نیاز داریم که البته از طرف دموکراتها دیده نمیشود. اگر ما در پی تولد آمریکای جدیدی هستیم نمیتوان به آنچه داشتهایم برگردیم.
یک ایدئولوژی اقتصادی و سیاسی در حال فروپاشی است. ما شاهد مرگ یک آمریکای رو به موت هستیم.
به نظر شما شرایط چگونه پیش خواهد رفت؟
ادی گلاد: همزمان با شیوع بیماری، مردم برای اعتراض به خشونت پلیس جان خود را به خطر انداختهاند. مثل بسیاری از افراد که مجبور هستند هر روز جان خود را به مخاطره بیاندازند تا بتوانند کار کنند. اما اگر بخواهیم یک آمریکای جدید را به دنیا بیاوریم، باید خطر کنیم، ریسک همه چیز را بپذیریم و این اقدام خوبی است. این موضوع فراتر از انتخابات ماه نوامبر است. قضیه فقط بیرون کردن ترامپ از حکومت و جایگزینی جو بایدن نیست. این مساله در مورد تغییر نگرش نسبت به اخلاقیات در کشور، عبور از «وال استریت» و «سیلیکون ولی» است. اینک پایهها و اصول بنیادی عدالت موضوع ماست. ثروتمندترین ملت در تاریخ جهان حق ندارد این همه فقیر داشته باشد. ما در آغاز یک انقلاب هستیم.
شیوع کرونا و مرگ جورج فلوید این فرآیند مرگ را سرعت بخشیدهاند. همانطور که یک دنیای قدیمی از بین میرود، دنیای جدیدی در تلاش است تا پا به عرصه وجود بگذارد. در این میان ما نقش قابله را بازی میکنیم.
سالهاست که آمریکاییهای آفریقائیتبار در پی این موضوع هستند. والدین سیاهپوست مجبورند تا با فرزندان خود گفتوگو کنند و آنها را برای مقابله با برخوردهای نژادپرستانه پلیس آماده کنند. این موضوع برای سفیدها قابل درک نیست. پسر شما چطور با این قضیه کنار آمده است؟
ادی گلاد: این موضوع با پرونده تامیر رایس دوازده ساله که سال ۲۰۱۴ در زمین بازی توسط دو مامور پلیس سفیدپوست به ضرب گلوله کشته شد، آغاز شد. وقتی با گذشت یک سال از این واقعه، یک هیئت عالی منصفه قرار منع تعقیب افسران پلیس را صادر کرد، من و پسرم لانگستون در فرودگاه بودیم که خبر را شنیدیم. او مثل پلنگی که در قفس از این طرف به آن طرف راه میرود، در خروش بود. من میدانستم که بسیار خشمگین است. به این فکر افتادم که چطور من میتوانم خشم او را تسکین دهم بدون اینکه به روحش آسیبی برسد. بعد از وقوع حوادث مشابه تیراندازی در سال ۲۰۱۶ برای آلتون استرلینگ و فیلاندو کاستایل که آنها نیز با شلیک اسلحه کشته شدند تصمیم گرقتم تا برای لانگستون نامهای بنویسم. در نامه به او گفتم که از شدت ترس و برای حفاظت از او ترجیح میدادم او را در خانه زندانی کنم. پاسخ او به نامهام بسیار اثرگذار بود: او میدانست اگر ۷سال جوانتر بود او هم در خانه هم در امان نمیماند.
در حال حاضر دموکراتها فقط به پیروزی در انتخابات، بازپس گرفتن کاخ سقید، حفظ مجلس نمایندگان و تسلط در مجلس سنا فکر میکنند. به نظر من آنها هیچ بینشی ندارند.
او الان چند سال دارد؟
ادی گلاد: او اکنون ۲۴ سال دارد و از دانشگاه براون فارغالتحصیل شدهاست و به زودی یک حقوقدان خواهد شد. دیروز او تصمیم گرفت تا در تظاهرات ترنتون در نیوجرسی شرکت کند. از آنجایی که نمیدانم روند این اعتراضها چگونه پیش خواهد رفت، من هم نگران شدهام. ولی من اینگونه برداشت کردهام که او صرفا قصد همراهی دارد. ترسی که من همیشه در این سالها داشتهام این بوده: چطور میتوانم پسرم را در دنیایی بزرگ کنم که همواره به او یادآور میشود که حق ندارد وجود داشته باشد؟
این موضوع فراتر از انتخابات ماه نوامبر است. قضیه فقط بیرون کردن ترامپ از حکومت و جایگزینی جو بایدن نیست. این مساله در مورد تغییر نگرش نسبت به اخلاقیات در کشور، عبور از «وال استریت» و «سیلیکون ولی» است.
بیشتر بخوانید: |
شما در کتاب جدید خود درباره نویسنده مشهور آمریکائی آفریقائی، جیمز بالدوین نوشتهاید که با اودر هایدلبرگ یک ملاقات داشتید. شما در آنجا «لحظهی رویائی» برخورد پلیس با یک سیاهپوست را تجربه کردید. با این حال نوشتهاید: «من خوشحالم که این اتفاق حداقل در آمریکا رخ نداده است.» منظور شما چه بود؟
ادی گلاد: آن زمان جایزهی جیمز دبلیو.سی پنینگتون را از دانشگاه هایدلبرگ دریافت کردم. پنینگتون، بردهای بود که پیشتر دکترای افتخاری را از این دانشگاه دریافت کرده بود. اقامت در آنجا، به واسطه فاصله مکانی و دیدگاه نژادپرستانهای که وجود داشت، این امکان را برای من فراهم کرد تا بتوانم از منظر متفاوتی به آمریکا نگاه کنم. برای مدتی میتوانستم کشورم را آنگونه که هست ببینم و نه آنطور که روزانه تجربه کرده بودم.
اگر بخواهیم یک آمریکای جدید را به دنیا بیاوریم، باید خطر کنیم، ریسک همه چیز را بپذیریم و این اقدام خوبی است.
پس نژادپرستی فقط در آمریکا نیست
ادی گلاد: خیر، این مشکل به آمریکا خلاصه نمیشود. اما تاریخ خاص آمریکا، یک لحن بخصوص به آن میبخشد. نژادپرستی در اروپا هم دیده میشود؛ برای مثال در ارتباط با موضوع مهاجرت. شما میتوانید ایدئولوژی برتری نژادی سفیدها را ببینید که جلوهگر نئونازیسم است. شما بر آنچه در مجارستان میگذرد واقف هستید. آنچه در روسیه اتفاق میافتد را میبینیم. پیروزی بوریس جانسون در انتخابات هم بهواسطهی بهرهگیری از واژهی «ترس از دیگران» بود.
نژادپرستی یک ایدئولوژی جهانی است که ارتباط بسیار نزدیکی با کاپیتالیسم دارد. این موضوع از زمان تجارت بردهها در این سوی اقیانوس اطلس برقرار بوده است. بنابراین ما هنوز برای ایجاد یک دنیای جدید راه طولانی در پیش داریم. ما برای انجام این کار باید بسیار خطر کنیم.
اینک پایهها و اصول بنیادی عدالت موضوع ماست. ثروتمندترین ملت در تاریخ جهان حق ندارد این همه فقیر داشته باشد. ما در آغاز یک انقلاب هستیم.
به نظر شما این ناآرامیهای آمریکا تا تابستان هم بهطول خواهد انجامید؟
ادی گلاد: شرایط مسلما بهبود نخواهد یافت و ما باید از یک طوفان عبور کنیم. کمربندها را محکم ببندید.
2 نظرات
بازتاب ها: سقوط مجسمههای برده داران در ایالات متحده و انگلستان
بازتاب ها: نژادپرستی یک ویروس است | چگونه با این بیماری روبرو شویم؟