توضیح: انتشار «دیدگاه» خوانندگان در هفته به معنی تایید یا رد نظرات ارائه شدهی نویسندگان نیست. | تحریریه هفته
سُرور فرخاحمدی

ترکیب کلمات «کمدی»، «امیرمهدی ژوله» و «امیرحسین رستمی» که در تمامی تبلیغات تئاتر ویولانت به چشم میخورد، باعث شد به امید دیدن یک تئاتر کمدی، بلیت تئاتر مهدی کوشکی را تهیه کرده و در شب 8 نوامبر 2019، خود را با هیجان به سالن اسکار پترسون مونترال برسانم. خرسند از نظم و ترتیب سالن و شروع بهموقع برنامه، خودم را برای مشاهده یک تئاتر خوب (و نه عالی) آماده میکردم؛ غافل از اینکه این دو مورد (نظم و شروع بهموقع) تنها نکات مثبت آن شب خواهند بود.
اجازه بدهید از ابتدا شروع کنم. اگر فکر میکنید انواع مختلف تئاتر را دیدهاید و با این هنر آشنایی کامل دارید، دوباره فکر کنید. تئاتر ویولانت تجربهای منحصربهفرد از تئاتر را برای شما به ارمغان میآورد بهگونهای که بهتمامی تجربیات قبلی خود در این زمینه شک میکنید و هر معادلهای که از تئاتر در ذهن داشتهاید را به هم میریزد. اشتباه نکنید! این جمله بههیچعنوان تعریف از این تئاتر نبود. هرچند بعید میدانم حتی بشود اسم این نمایش مضحک را تئاتر گذاشت.
برنامه با ورود مهدی کوشکی، مهرداد صدیقیان و امیرمهدی ژوله به صحنه آغاز شد. صحنهای که فاقد هرگونه دکوری بود؛ البته چرا، از انصاف به دور نباشیم مقداری رنگ قرمز بهعنوان خون وسط صحنه ریخته شده بود (دقت کنید از ابتدای شروع نمایش، خونِ نقشی که قرار بود وسط نمایش به قتل برسد روی صحنه ریخته شده بود!). هر سه پشت میکروفونهای خود رفتند و این تئاتر هیجانانگیز آغاز شد و مهرداد صدیقیان (بازیگر نقش بیژن) شروع به بازی کرد. بیژن درحالیکه ایستاده بود و هیچ حرکتی نمیکرد، شروع به صحبت با بازیگر نقش آرامه (ملیسا ذاکری) کرد؛ درحالیکه صدای گفتگوی بیژن و آرامه پخش میشد اما آرامه در صحنه حضور نداشت. گویا برای عوامل تهیه تئاتر صرف نداشته هزینه سفر تمام بازیگران به کانادا را پرداخت کنند فلذا تصمیم گرفته بودند بعضی از بازیگران (ازجمله ملیسا ذاکری و امیرحسین رستمی) را با خود به کانادا نیاورند و صرفاً از صدای ضبطشده و عکس آنها که از صفحهنمایش پشت بازیگران پخش میشد استفاده کنند! مهدی کوشکی (کارگردان و بازیگر نقش هومن) حتی به خود زحمت حفظ کردن نمایشنامه را هم نداده بود و بهوضوح از روی کاغذ نمایشنامه را میخواند بدون اینکه تلاشی در پنهان کردن کاغذها کند. اما اینها هنوز هیچکدام بدترین قسمت ماجرا نبودند! بدترین قسمت ماجرا اجرای نقشِ همسرِ هومن توسط امیرمهدی ژوله بود (بدون گریم، با لباس و صدای مردانه!). انگار که کارگردان بهزور قصد چپاندن ژوله در نمایش را داشته باشد و ازآنجاییکه هیچ نقش مردی باقی نمانده بود و خب مسلماً کارگردان هم هیچ ارزشی برای شعور مخاطب قائل نبود، تصمیم گرفته شده بود ژوله نقش صدای همسر هومن را بازی کند.
از صداپیشگی بازیگران که بگذریم، نمایشنامه بسیار ضعیف و به قول خودمان بیسروته هم برای خود داستانی داشت. داستانی کاملاً سطحی و بیمعنی که نویسنده سعی کرده بود با به وسط کشیدن پای تجاوز به کودکان و آوردن اسم آشنای کودکانی همچون آتنا که مورد تجاوز و قتل قرار گرفتهاند، به آن عمق دهد هرچند که این کار تنها باعث شده بود سطحی بودن نمایشنامه بیشتر به چشم بیاید. قسمتهایی از نمایش که مربوط به تکه کردن جسد با ساتور بود (خاطرتان هست که مطابق تبلیغات، نمایش قرار بود کمدی باشد؟!) بههیچعنوان مناسب کودکان نبود هرچند که در هیچیک از تبلیغات به این موضوع اشاره نشده بود که خدایی ناکرده بر فروش بلیت و سود حاصل از آن تأثیری نگذارد. و درنهایت، پایان بیمعنی نمایش با اقدام اشتباه، غیراخلاقی و غیرقانونی آرامه در به گردن گرفتن قتلی که بیژن مرتکب شده بود و کوشکی نام آن را «ایثارِ زن ایرانی» گذاشته بود.
بعد از پایان نمایش، کوشکی، صدیقیان و ژوله جلسه پرسش و پاسخی برگزار کردند که بیشتر به جلسه تعریف و تمجید از خود شباهت داشت. چند نفری که جرئت کردند و انتقاد کردند با واکنش تمسخرآمیز و کنایههای کوشکی که به معنای «شما نمیفهمید من خوبم» بودند، مواجه شدند. کوشکی اعتقاد داشت خواندن نمایشنامه از روی کاغذ به این دلیل بوده که این یک تئاتر مستند(!) بوده و دلیل اینکه نقش زن را ژوله بازی کرده احترام به زنان ایرانی بوده است. همچنین دلیل نبودن نقش آرامه بر روی صحنه این بوده که او میخواسته برای احترام به زن ایرانی، ایثار و فداکاری آرامه را به تمام زنان ایران تعمیم دهد. من بهشخصه بهعنوان یک زن ایرانی به آقای کوشکی میگویم «شما ما را احمق فرض نکن، احترام پیشکشت!». هرچند کوشکی اعتقاد داشت سبک جدیدی از تئاتر را روی صحنه آورده است، حرف او مانند این است که شما در رستوران قورمهسبزی سفارش دهید و برای شما خوراک لوبیا و گوشت بدون سبزی بیاورند و ادعا کنند این سبک جدیدی از قورمهسبزی است و اگر شما این را نمیفهمید ایراد از شماست نه از آشپز!
خلاصه کلام اینکه ویلانت بدترین نمایشی بود که به عمر خود دیدهام و هرگز بهعنوان یک مخاطب در این حد مورد توهین قرار نگرفته بودم. کوشکی و دوستانش صرفاً به دنبال این بودهاند که با کمترین هزینه (بدون بازیگر، بدون تمرین خاص، بدون دکور و لباس و گریم) تئاتری در کانادا اجرا کنند تا هزینه سفر تفریحی خود را تأمین کنند. نکته جالبتر اینکه هیچ نقدی از این تئاتر در اینترنت موجود نیست و اینطور به نظر میرسد که برخلاف ادعای غیرمستقیم کوشکی و ژوله در جلسه پرسش و پاسخ، این نمایش هرگز در ایران روی صحنه نرفته که البته جای تعجب هم ندارد چون تنها یک شب از این اجرای وحشتناک در ایران کافی بود تا کارنامه تمام عوامل آن سیاه شود.
البته من هنوز هم سرِ حرفم هستم. ویولانت یک تجربه منحصربهفرد از تئاتر برای شما به ارمغان میآورد. حسی سرشار از تعجب، بهت، عصبانیت و ناباوری. اینهمه حس تنها با دیدن یک تئاتر! آیا کافی نیست؟
خیلی ممنون واقعا حق مطلب رو ادا کردید. متاسفم هم برای این گروه هم برای برگزارکنندگان. این تئاتر رسما توهین به شعور مخاطب بود .
حس شما رو درک میکنم. من هم بعد چند تجربه تاتر و استنداپ کمدی که از ایران میان اینجا به همین نتجیه شما رسیدم که این نوع اشخاص فقط برای تفریح می ایند و در همه موارد بدون امادگی هستند.
ممنونم از اطلاع رسانیتون….