رژیم ماکروبیوتیک بیش از آنکه یک رژیم غذایی باشد نوعی نگرش نسبت به جهان هستی و روش زندگی است که از فلسفه و طب شرقی الهام گرفته است. ماکروبیوتیک به سبکی از زندگی گفته میشود که در آن به ابعاد فیزیکی، بیولوژیکی، روحی، عاطفی، اکولوژیکی و معنوی زندگی انسان توجه میشود و هدف از آن درک نظام هستی، همسو شدن با طبیعت و سلامتی است.
به دلیل نفوذ ماکروبیوتیک بر فرهنگ غذایی جدید مردم در سرتاسر جهان به مطالعه آن میپردازیم. گرچه برخی از وجوه رژیم ماکروبیوتیک دگماتیک به نظر میرسد، توجه و تاکید آن بر تفاوتهای فردی حائز اهمیت است.
از دیدگاه رژیم ماکروبیوتیک انسان شکل تغییریافته غذاست بنابراین غذا در سیر تحول بیولوژیکی خود که به بدن انسان تبدیل میشود، میتواند هر اثری درجهت سلامتی یا بیماری او داشته باشد.
ماکروبیوتیک با نظام یین و یانگ که بخشی از فلسفه چینی است ارتباط دارد. یین و یانگ دو نیروی متضاد در طبیعت هستند که در عین حال همدیگر را تکمیل و تعریف میکنند. این نیروها که در همه جا و همه چیز حضور دارند و هریک عنصری از دیگری را در درون خود دارد همواره در تعادل بسر میبرند. روز و شب، تابستان و زمستان، مذکر و مؤنث، گرم و سرد، شور و شیرین همه نماد یین و یانگ هستند. از دیدگاه طب چینی شرط سلامتی انسان همسویی با طبیعت، درک وجود خویش با توجه به خواص یین و یانگ، وایجاد تعادل میباشد.
غذاها نیز با داشتن خواص سرد و گرم تابع نظام یین و یانگ هستند. برای مثال حیواناتی که بر روی خشکی زندگی میکنند گرم هستند و ماهی که در آب زندگی میکند سرد است؛ مرغ گرمتر از گوشت گوسفند و گوشت گوسفند گرمتر از گوشت گاو است. خاصیت سردی و گرمی غذاها را افراد در نتیجه بروز علائمی مانند اسهال، یبوست، دل درد، آکنه و… درک میکنند و بر اساس آن غذاهایی را انتخاب میکنند که در بدن آنها تعادل ایجاد کند. افرادی که مزاج گرم دارند باید یین بیشتری بخورند و افراد با مزاج سرد باید یانگ بیشتری مصرف کنند. بدن انسان در تابستان به یین و در زمستان به یانگ احتیاج دارد.
از نظر یین و یانگ غلات و سبزیجات متعادلترین غذاها هستند و از این جهت قسمت عمده غذای انسان را در رژیم ماکروبیوتیک تشکیل میدهند.
قدرت دارویی غذا
ماکروبیوتیک در لغت به معنای زندگی طولانی یا زندگی وسعت یافته است. جرج اوهساوا اولین کسی بود که ماکروبیوتیک را از ژاپن به اروپا برد. بعد شاگردان او آولین و میشیو کوشی اولین مرکز ماکروبیوتیک را در نیویورک تاسیس کردند که به مرکز سلامتی و مبارزه با سرطان شهرت یافت. از نظر طرفداران ماکروبیوتیک غذا قدرت دارویی دارد و در صورتی که درست انتخاب شود میتواند همه بیماریها را درمان کند و در عین حال میتواند مانند یک سم کشنده کم کم انسان را به سمت بیماری و مرگ بکشاند. برخی از طرفداران ماکروبیوتیک بر این باورند که این رژیم از بروز سرطان پیشگیری و آنرا درمان میکند.
غذا بخشی از نظام هستی و تابع قواعد اکولوژیک است. انسان با قرار دادن خود در جهت خلاف طبیعت شاهد پیامدهای ناخوشایند و بیماری میشود.
هنوز شواهد معتبری که بتواند صحت این ادعا را بصورت علمی تائید کند وجود ندارد و بنظر میرسد که برخی از موفقیتهای این رژیم با مصرف فیبر زیاد، کمخوری و مصرف غذاهای ارگانیک و پاک در ارتباط باشد. با این حال مهمترین ویژگی رژیم ماکروبیوتیک توجه و به رسمیت شناختن تفاوتهای فردی است. هیچ چیز تغییرناپذیر در رژیم ماکروبیوتیک وجود ندارد و بر اساس شرایط، نیازها و ترجیحات هرشخص میتواند از یک رژیم ساده منظم تا یک برنامه غذایی متنوع تغییر کند.
معلمین ماکروبیوتیک افراد را تشویق میکنند که به صدای بدن خود گوش کنند، و تغییرات مزاج خود را جدی بگیرند. آنها از شاگردانشان میخواهند که با دقت و کنجکاوی، کارکرد هرچیزی را در بدن خود تجربه کنند و بفهمند که بدن، مغز و روح آنها با چه چیزی التیام مییابد و سالمتر میشود؛ چون غذای امروز ممکن است که انتخاب درستی برای فردا نباشد.
نیازهای افراد با یکدیگر فرق دارد و احتیاجات یک فرد در طول زندگی با تغییر فصول، سن، نوع و محل زندگی، و اهداف او تغییر میکند.
قدم اول پذیرفتن تغییر در رژیم غذایی است
به عقیده جرج اوهساوا سلامتی با رعایت اصول یین و یانگ، مصرف غذاهای طبیعی و نظم در خوردن و آشامیدن آغاز میشود. قدم اول پذیرفتن تغییر در رژیم غذایی است که با خودداری از مصرف مواد غذایی تصفیه شده و شکر سفید شروع میشود و با غذاهایی جانشین میگردد که فاقد سموم، مواد شیمیایی و افزودنیهای مصنوعی باشند و شکل طبیعی خود را در بیشترین شکل ممکن حفظ کرده، سرشار از عناصر زندگی بخش مانند نور آفتاب، آب، خاک و هوا باشند.
بیماری وسیلهای است که به افراد کمک میکند تا قوانین جهان هستی را عمیقتر بشناسند و با نگاه کردن به درون خود تغییراتی را که برای بهبود وضعیت آن لازم است شناسایی کنند.
از دیدگاه رژیم ماکروبیوتیک انسان شکل تغییریافته غذاست بنابراین غذا در سیر تحول بیولوژیکی خود که به بدن انسان تبدیل میشود، میتواند هر اثری درجهت سلامتی یا بیماری او داشته باشد.
بیشتر بخوانید: |
مصرف محصولات فصلی و محلی یکی دیگر از اصول ماکروبیوتیک است. همسو شدن با طبیعت و هماهنگی با محیط شرط اولیه زندگی است و هیچ چیز به اندازه اینکه انسان یکی از اجزای طبیعت باشد سلامتی او را تضمین نمیکند. غذا بخشی از نظام هستی و تابع قواعد اکولوژیک است. انسان با قرار دادن خود در جهت خلاف طبیعت شاهد پیامدهای ناخوشایند و بیماری میشود.
از نظر یین و یانگ غلات و سبزیجات متعادلترین غذاها هستند و از این جهت قسمت عمده غذای انسان را در رژیم ماکروبیوتیک تشکیل میدهند.
اوهساوا به دانشجویان خود آموخت که نیمی از وزن غذای روزانه خود را از غلات سبوسدار مانند برنج قهوه ای، جو، ارزن و کینوآ تامین کنند. بیست تا سی درصد را از گیاهان و سبزیجات محلی، پنج تا ده در صد را از لوبیا و محصولات بهعمل آمده از آن مانند توفو، تمپه و میسو، و مقداری را هم از گیاهان دریایی بدست بیاورند؛ و چند بار در هفته ماهی، ترشی، آجیل و میوههای محلی مصرف کنند. در صورت گرسنگی غذا بخورند، هرلقمه غذا را دست کم پنجاه بار بجوند و قبل از آنکه کاملا سیر بشوند دست از غذا بکشند. غذا را نه به قصد لذت جویی بلکه به منظور تامین سوخت صرف کنند. درخوردن غذاهایی که بشدت «یین یا یانگ» هستند افراط نکنند چون بدن برای حفظ تعادل طبیعی خود به مقدار بیشتری از غذاهای گروه دیگر احتیاج پیدا میکند.
علائم سلامتی
اوهساوا معتقد بود که با خوردن گوشت، اعمال غریزی انسان بر قدرت تفکر او پیشی میگیرد و باعث میشود که انسان شبیه به حیوان عمل کند. او میگفت که ترسی از خوردن محصولات حیوانی ندارد اما باید بخاطر داشت که کمیت کیفیت را تغییر میدهد. اگر مقدار اندکی از هر چیز خوب باشد، مقدار زیاد آن خوب نیست. به عقیده او خوردن محصولات حیوانی به شرط رعایت اصول یین و یانگ خالی از اشکال است.
شیر و لبنیات یکی دیگر از غذاهای مورد بحث در رژیم ماکروبیوتیک است. اوهساوا معتقد بود که خوردن شیر نوعی وابستگی در افراد بزرگسال بوجود میآورد و باعث میشود که آنها از نظر هوشی، اجتماعی و روحی تنزل پیدا کنند.
از دیدگاه علم ماکروبیوتیک اختراع آتش حادثه مهمی درتاریخ تکامل بشر و نقطه آغاز جدایی انسان از حیوان محسوب میشود. انسان با پختن غذا قدرت تفکر پیدا کرده و آگاهی خود را از جهان هستی به سطح بالاتری ارتقا داده است. روش پخت و نوع ظروف از نکات مورد توجه ماکروبیوتیک است.
جرج اوهساوا داشتن انرژی، میل به غذا، میل جنسی و خواب خوب را نشانههای سلامتی میدانست. او اعتقاد داشت بیماری وسیلهای است که به افراد کمک میکند تا قوانین جهان هستی را عمیقتر بشناسند و با نگاه کردن به درون خود تغییراتی را که برای بهبود وضعیت آن لازم است شناسایی کنند. به عقیده او هر چیزی در جهان تغییر میکند و انسان مسئولیت دارد که با درک قوانین جهان هستی رشد کند، یاد بگیرد و تغییر کند.
یک نظر
بازتاب ها: چرا «تفکر نقاد» را باید یاد گرفت و به فرزندان آموزش داد؟