قسمتهای دیگر این مبحث را اینجا بخوانید:
قمر فلاح، جامعهشناس/
مسئولیت، وظیفه و ایثار
بین مسئولیت، وظیفه و ایثار مرز حساسی وجود دارد و هر سه بیانگر درجاتی از مسئولیتپذیری هستند:
وظیفه: درخواست عملی است که اجتماع به گردن انسان میگذارد، که یا به صورت غیررسمی (همچون وظایف مادری) و یا به صورت رسمی (قراردادی) است مانند وظایف شغلی که تعهد به انجام کاری در قبال دریافت دستمزد مشخص (طالبی و خوشبین ،1391). به طور کلی وظیفه رو به سوی خود خویش دارد و نانوشته و یا نوشته شده یک قرارداد اجتماعی است. و در صورت عدم انجام آن شخص به نوعی مجازات میشود. در وظیفه سیستم پاداش و تنبیه عمل میکند و به طور عمده برای حفظ و بقای وضع موجود سیستم مربوط و یا پیشرفت کمی (خطی) جامعه است. در وظیفه جبر نهفته است. و شخص برای تعهدی که داده ملزم به انجام آن خواهد بود.
مسئولیت: «ماکس وبر» جامعه شناس مشهور آلمانی، مهمترین خصلت مسئولیتپذیری را آزادی در انتخاب آن و آن را دستاورد جامعه مدرن میداند، در حالی که در جوامع سنتی به شکل وظیفه بروز میکند. مسئولیت به طور نسبی بر تعقل استوار است، یعنی شخص قبل از عمل کردن، به اثرات و تواناییهای خود برای انجام آن، فکر میکند .حاصل مسئولیت اجتماعی آرامش خاطر درونی است و پاداش اجتماع به صورت منزلت اجتماعی نصیب فرد میشود. جوامعی که در آن مسئولیت اجتماعی فراگیر باشد، زمینه رشد کیفی و تصاعدی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی فراهم میشود. به عنوان نمونه به دو مورد اشاره می شود؛ برای رفع بحران مالی جنوب شرق آسیا در سال 1997 در کره جنوبی مردان سیگاری، کشیدن سیگار را متوقف کردند و 3.5میلیون زن طلاهای خود را به دولت واگذار کردند. در سال 1331 دولت بریتانیا خرید نفت ایران را تحریم کرد و دولت دکتر مصدق برای کاهش بحران اقتصادی حاصل از این تحریم، اوراق قرضه ملی چاپ کرد. مردم ایران با مشارکت جانانه خود حمایت خود را از دولت ملی نشان دادند. در هر دو مورد اعتماد مردم به دولت سببساز اقدام مسولانه آنها و همانا نیروی پیشبرنده مشارکت بالای آنها شد.
ایثار: مراد از ایثار در اینجا اقدام مسئولانه جمعی در شرایطی ویژه اجتماعی مانند زمان جنگ و حوادث طبیعی و اجتماعی است. مانند مشارکت داوطلبانه مبارزان ایرانی در سالهای اولیه جنگ ایران و عراق، و یا جنبش مقاومت مخفی فرانسه در زمان اشغال نازیها و… ایثار در این معنا رفتار منتخب گروههای اجتماعی خاصی میشود و این امر متفاوت از رفتار فداکارانه فردی است که افراد در شرایط خاصی دست به اقدام میزنند همچون فداکاریهای جانهای شیفته برای مبارزه با ستم و سیاهی که شاملو در مورد آنان اینچنین میگوید که «مردگان آن سال عاشقترین زندگان بودند» آنان را عاشقترین زندگان نامیده است (شاملو ، 1384).
ایثار حالت شدید شده مسئولیت اجتماعی است و بر ایمان، احساس، تخیل و انتظار پاداش معنوی استوار است در ایثار، دیگر خواهی کاملا درونی میشود و حفظ منافع جمع حتی بر حفظ جان فرد مسئول، مقدم میگردد. ایثار وقتی که بقای جامعه و یا گروه اجتماعی دچار تهدید شود و هیجانات اجتماعی بالا گیرد امکان بروز مییابد. در این مرحله ایثار منشاء خیر برای اجتماع و در مواردی پیشبرنده تحقق اهداف مدیران سیاسی جامعه میشود اما به طور معمول در دراز مدت، یعنی وقتی که توفان و هیجانات جمعی فرو مینشیند، و زندگی روزمره اجتماعی شکل معمول خود را مییابد احساس غبن، باخت و از دست دادن برای فرد یا گروه ایثارکننده پدید میآید. چرا که با گذشت زمان فرد ایثارگر یا افسرده، گوشهگیر و منزوی و یا پرتوقع و طلبکار میشود و در مواردی هم در پی جبران مافات برمیآید و یکسره در راه تحقق منافع شخصی خود گرفتار و ضد اجتماع میشوند. نشانههای هر سه مورد در رفتارهای امروزین بخشی از رزمندگان جنگ ایران و عراق بر همگان آشکار است. در بسیاری از فیلمهای جنگ ازجمله فیلمهای از «کرخه تا راین» و «آژانس شیشهای» حاتمیکیا و همچنین «عروسی خوبان» محسن مخملباف انواع این تیپها نشان داده شده است.
مسئولیتپذیری در جوامع گوناگون
مسئولیتپذیری اجتماعی در جوامع سنتی، توتالیتر، فاشیستی و دموکراتیک به صورتهای متفاوتی بروز میکند،
نظامهای سنتی، در این جوامع همانطور که قبلا شرح داده شد مسئولیتپذیری اجتماعی صورت وظیفه دارد.
نظامهای توتالیتر، در این نوع جوامع کنترل و نظارت اجتماعی بالا است. اعتماد اجتماعی در اقلیتی که به نظام مربوط باور دارند بالا و افراد به آن وفا دارند. مسئولیتپذیری در این نوع افراد به طور عمده به صورت احساسی و پوپولیستی وجود دارد، اما در عین حال، به علت سرکوب و نبود آزادی، گروههای زیادی از مردم، با رفتارهای تصنعی و غیرمسئولانه تظاهر به باور و اعتماد میکنند .گروههایی هم سکوت پیشه میگیرند گروههایی در خفا و آشکار مسئولیت تعریف شده رایج را به ریشخند میگیرند در این جوامع فرصتطلبی جایگزین مسئولیتپذیری و صورت مضحکی از آن با هدف فریب مردم ارائه میشود. در گروههای مخالف فعال ،مسئولیتپذیری در راه مبارزه با مناسبات قدرت متشکل میشود.
نظامهای فاشیستی، از نظر مسئولیتپذیری اجتماعی این نظامها هم در ردیف نظام توتالیتر قرار دارند. در این جوامع ماموران معذور، جایگزین انسانهای مسئول میشوند. «هانا آرنت 1963 » به هنگام محاکمه آیشمن حضور داشت و نظرات خود را در کتاب «آیشمن در اورشلیم» نگاشته است، او در این مورد به دو نوع مسولیت شخصی و مسئولیت جمعی اشاره و پرسشی اساسی را مطرح میکند «چرا آیشمن از کار خود شرمنده نبود و در دادگاه میگوید: صرفا کاری که از من خواسته شده انجام دادهام». نمونهای دیگر «هیملر» برپاکننده آشوویتس است. او مردی خانوادهدوست بود که دایره و نوع دوستی او تنها به خانوادهاش محدود میشد و برای حفاظت از منافع خانواده آماده بود که دیگران را قربانی کند. آرنت معتقد است که این اوضاع اجتماعی و سیاسی و فرهنگ باورهای جمعی آلمان به عبارتی جهان بود که ماموران معذور و مطیعی چون آیشمن و انسانهای خطرناکی چون هیملر را در دامن خود پرورش داده است. مسئولیت جمعی بوجود آمدن هیتلر متوجه دولت آلمان، مردم هواخواه فاشیسم و یهودیانی است که در ابتدا به درخواست دولت نازی تن داده و آدرس مکان و مشخصات یهودیان را به سیستم امنیتی نازی داده بودند. آرنت بیان میکند که برای این که نازیسم و فاشیسم از نو باز تولید نشود محاکمه باید نه در کشور پیروز (اسرائیل) بلکه باید در آلمان و نه در دادگاهی اسرائیلی بلکه در دادگاه بینالمللی انجام میشد. و متهمان اصلی نه فقط آیشمن و هیملر که همانا جمع کسانی هستند که راه ایجاد فاشیسم را هموار کردند.
نظامهای دموکراتیک، «مارکس وبر» معتقد است که با دموکراتیزه شدن فرایندها و عقلانیشدن امور و فردگرایی شدن کنشها، روحیه مسئولیتپذیری اجتماعی که در واقع توجه به خیر جمعی است کم میشود (فروند، ژولین 1383). این امر ضرورت توجه و آموزش و پرورش مسئولیتپذیری اجتماعی را بارز و برای گردانندگان اجتماع به عنوان وظیفه مدیریتی مطرح میکند، که زمینه توسعه نهادهای مدنی را گسترش دهند. به عنوان مثال کشور سوئد برای توسعه نهادهای مدنی، جمع فعالان اجتماعی که بیشتر از 4 نفر باشند را در زمره گروه مدنی تلقی کرده و آن را شامل قوانین برخورداری از مزایای جامعه مدنی به حساب میآورد .
درباره نویسنده:
خانم قمر فلاح دانش آموخته جامعه شناسی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه تهران است.
او نزدیک به 30سال در آمارهای اجتماعی، کارشناس اجتماعی در برنامهریزی شهری، بافتهای فرسوده و برنامهریزیهای منطقهای فعالیت کرده است. خانم فلاح درعین حال پژوهشهایی در زمینه زنان عشایری، زنان روستایی، آسیبهای اجتماعی و مشارکت اجتماعی انجام داده است.
خانم فلاح در دهه 1370 در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه شهید بهشتی در زمینه جامعه شناسی تدریس کرده است.
جمعبندی
هسته اصلی تفکر مدرن بر مبنای فردیت و قرار گرفتن انسان در مرکزیت عالم هستی و با این رویکرد هدف همه فعالیتهای بشری به تأمین نیازها، آزادی و آسایش فردی معطوف شده است، بنابراین فرهنگ مبتنی بر این شیوه زندگی در راستای ستایش، و ارزشگذاری فردیت شکل میگیرد، اما افراط در این رویکرد و معیار شدن آن برای ارزیابی هر گونه کنش بشری پیامد های گاه خطرناکی داشته، تک افتادن و تنهایی انسان امروز و تضعیف احساس نوع دوستی و کم شدن همدلی و حمایتهای جمعی نتیجه این وضعیت است. در کشورهای در حال توسعه، مسئولیتپذیری جمعی به شکلی معلق بین جامعههای سنتی و کاریکاتوری از شکل مدرن آن رواج یافته که نه کارایی لازم را دارد و نه با اقبال عمومی مواجه است. در این جوامع مسئولیت اجتماعی با نوعی سردرگمی و بیهنجاری مواجه است. به طور عمده در این جوامع این امر اساسی مورد توجه مدیران سیاسی قرار ندارد. گروههای مخالف نظم موجود، هم تنها به بعد سیاسی آن میپردازند.
مسئولیتپذیری اجتماعی پایه شکلگیری بسیاری از نیروهای پیشبرنده چون سرمایه اجتماعی، زمینهساز خلاقیت و نوآوری، دموکراتیزه شدن جامعه، و دستیابی به خرد جمعی برای حل مشکلات اجتماعی است. مسئولیتپذیری اجتماعی بسترساز اجرای حقوق جمعی است که زیر سیطره حقوق فردی به فراموشی سپرده شده است .
این امر مهم در کشور ما شرایط ویژه ای دارد، از یکسو ایجاد دگرگونیهای عمیق جز با مشارکت مردم امکانناپذیر است و از سوی دیگر عوامل متعددی فراسوی شکلگیری مسئولیت اجتماعی وجود دارد. یکی از شرایط بازدارنده این امر پایین بودن، سطح اعتماد عمومی در ایران است. عوامل متعدد تاریخی، سیاسی و اجتماعی در کمبود سرمایه اجتماعی و سطح نازل اعتماد عمومی دخالت دارند که شناخت و بررسی آنها اگر چه بسیار ضروری اما خارج از ظرفیت این مقال است. به هر رو بر این نکته باید تأکید داشت که آموزشهای رسمی و غیررسمی ما فاقد پرورش حس مسئولیتپذیری است و آموزههای مربوط به آن پراکنده و در حد اشاراتی محدود است از جمله درج داستان واقعی چون دهقان فداکار در کتاب درسی بدون تفسیر و تشریح، مابقی مطالب در این زمینه یا شعارگونه و یا نصیحتوار و فاقد ابزار و روشهای آموزش علمی است.
مسئولیتپذیر شدن افراد جامعه نسبت به یکدیگر فرایندی است که در آن، احساس نوع دوستی و همدلی به صورت ارزش در فرهنگ رسوخ میکند و آن را به یکی از مشخصههای اصلی روانشناسی جمعی مربوط در میآورد. اجرای این فرایند مستلزم اراده و خواست مدیران فرهنگی و آموزشی از یکسو و طراحی و اجرای برنامهای جامع از سوی دیگر است. کودکان باید از کودکی در معرض آموزشهای لازم در این مورد قرار گیرند، باید برای آنها تبیین شود که نتایج نفع جمعی در دراز مدت تأمین منافع فردی را بدنبال خواهد داشت؛ اما تأمین منافع فردی لزوما راه به سوی منافع جمع نمیبرد. نکته مهم دیگر اهمیت دادن و ارزش گذاشتن بر فعالیت مسئولانه نهادهای مدنی است باید در کنار آموزش مسئولیتپذیری اجتماعی در گسترش نهادهای مدنی همت گمارد. قدرشان دانسته و زمینه گسترش فعالیت آنها فراهم شود..
منابع و مآخذ
دهخدا، علی اکبر دهخدا ، لغتنامه دهخدا، چاپ مؤسسه لغتنامه دهخدا
آشیل. پرومته در زنجیر، ترجمه شاهرخ مسکوب، چاپ فرگون 1383
طالبی، ابوتراب. خوشبین، یوسف. فصلنامه علوم اجتماعی، زمستان 1391، شماره 59
خواجهپور، مهناز عطار، حمیدرضا. مقایسه شیوههای فرزند پروری، مطالعات تربیتی و روانشناسی، شماره 1 ، 1386
مهندسین مشاور گنو. طرح جامع عسلویه، مطالعات اجتماعی، 1379
بوردیو، پی یر. تمایز، ترجمه حسن چاووشیان، نشر ثالث، 1391
زتومکا، پیتر. اعتماد یک نظریه اجتماعی، ترجمه فاطمه گلابی، تبریز، نشرمترجم، 1384
کرائیب – یان .نظریه اجتماعی مدرن از پارسنز تا هابر ماس، ترجمه عباس مخبر، نشر آگه ، 1389
آرنت ، هانا. آیشمن در اورشلیم ، نشریه ترجمان، ویژهنامههانا آرنت.23مهر 1394
گیدنر، آنتونی جامعه شناسی مارکس وبر
فروند، ژولین، جامعه شناسی ماکس وبر، ترجمه عبدالحسین نیک گوهر ، نشر توتیا،1383
نیک گوهر ، عبدالحسین . مبانی جامعه شناسی، نشز توتیا ، 1375
شاملو، احمد، درآستانه. نشر نگاه 1384
آرنت، هانا .توتالیتالیسم، ترجمه محسن ثلاثی .نشر مرکز، 1388
گیدنر، آنتونی، پیامدهای مدرنیته. ترجمه محسن ثلاثی، نشر مرکز 1394