جالب است که بر خلاف تصور ما، همه مردمان مسیحی جهان در روز کریسمس بوقلمون نمیخورند. مثلا ارمنیهای ایران در شب کریسمس خودشان ( یعنی ۶ ژانویه) غالباً برنج و کوکو سبزی و ماهی میخورند.
تقریبا از نظر تاریخی هیچ چیز قطعی و دقیقی در مورد مسیح وجود ندارد، این را زمانی متوجه شدم که روز کریسمس را به یکی از دوستان ارمنیام تبریک گفتم و او گفت که کریسمس ارمنیها روز بیست وپنجم دسامبر نیست و روز دیگری است.
اینکه دقیقا مشخص نباشد مسیح در چه روز و سالی متولد شده است چندان عجیب نیست، چون بسیاری دیگر از شخصیتهای تاریخی و مذهبی چنین وضعیتی دارند. مثلا در مورد پیامبر اسلام هم این مساله وجود دارد که اهل تسنن و شیعیه دو روز متفاوت را برای تولد ایشان قبول دارند، دو روزی که یک هفته با هم فاصله دارند و در ایران آن را به نام هفته وحدت نامگذاری کردهاند.
نام محمد مصطفی، پیامبر اسلام، در تاریخ درج شده است و شواهد بسیاری در مورد ایشان وجود دارد که در چه سالی به دنیا آمده، چگونه کودکی خود را گذرانده و چه کسی پدر و چه کسی مادرش است. این نکته هم کاملا مشخص است که روز مهاجرت ایشان از مکه به مدینه را آغاز و مبدا سال قمری نامگذاری کردهاند. اما نه تنها مشخص نیست مسیح پیامبر در چه سال و روزی متولد شده که اساسا در وجود ایشان تردید وجود دارد، چرا که نامشان در هیچ کتاب تاریخی معاصرشان درج نشده است.
نکته جالب دیگر این است که یکی از پذیرفته شدهترین روزهای تولد بیست و پنجم دسامبر است، اما روز اول ژانویه را به عنوان آغاز سال میلادی برگزیدهاند و این روز با تولد مسیح یکی نیست. آیا عجیب نیست که وقتی تقویم مسیحی را بنا مینهادند، روز اول ژانویه را به تولد عیسای مسیح اختصاص ندادند؟ چطور ممکن است که ساختار و تقویمی به نام و برای تولد مسیح شکل گرفته باشد و روز اول آنرا به تولد او اختصاص نداده باشند؟ روز اول ژانویه توسط هیچ کدام از شاخههای مسحیت به تولد مسیح اختصاص نیافته است، پس چرا این روز نخسین روز سال میلادی است؟
ریشه انتخاب اول ژانویه به عنوان نخسین روز از سال نو، شاید کمترین ارتباط را با مسیحیت داشته باشد و به زمانهای دور و حتی پیش از میلاد مسیح باز گردد.

آیا همه در روز کریسمس بوقلمون میخورند؟
قبل از اینکه سراغ بحثهای کمی جدیتر برویم، کمی در مورد خوردنیهای کریسمس بدانیم. جالب است که بر خلاف تصور ما، همه مردمان مسیحی جهان در روز کریسمس بوقلمون نمیخورند. مثلا ارمنیهای ایران در شب کریسمس خودشان ( یعنی ۶ ژانویه) غالباً برنج و کوکو سبزی و ماهی میخورند. یکی از دوستان ارمنیام تعریف میکرد که تا سالها فکر میکرده که غذای کریسمس همین است و بس تا این که مرزهای ارمنستان باز شد و فهمیدند که اهالی آنجا چیزی به اسم کوکو سبزی ندارند و این رسم ارمنیهای ایران و کوکو سبزی یک غذای ایرانی است.
اما در نقاط دیگر دنیا هم ممکن است روز کریسمس بوقلمون نخورید. مثلا در فرانسه ماهی دودی، اسکالپ، صدف و حلزون از پیش غذاهای محبوب فرانسه برای روز کریسمس است. البته اینگونه نیست که کسی در روز کریسمس بوقلمون نخورد، اما این پرنده سفت گوشت در الویت نیست.
آلمانیها هم در شب یا روز کریسمس بوقلمون نمیخوردند. آنها ترجیح میدهد که سوسیس و سالاد سیب زمینی بخورند، چرا که معتقدند گوشت بوقلمون آنها را تنبل میکند. روسها در این روز معمولا انواع سوپ ، گوشت و کباب داغ میخورند. در مجارستان، خوراک مرغ را برای روی کریسمس ترجیح میدهند و شاید واضح و مبرهن باشد که در ایتالیا باید چیزی بخورند که به ماکارونی و اسپاگتی مربوط باشد. ایتالیاییهای شکمو، همچنین در روز کریسمس سالاد اختاپوس، ماهی خاردار، ماهی سرخ شده در روغن، مارماهی سرخ شده و نوعی سالاد ایتالیایی هم میخورند.
چرا اول ژانویه؟
حالا به این سوال میرسیم که چرا اول ژانویه آغاز سال میلادی است و نه روز دیگری. طبیعی است که وقتی قراردادی را تعیین میکنند، همه چیز آنرا میتوانند همانطوری که میخواهند قرار دهند. به همین علت میتوانستند روز تولد مسیح را روز اول ژانویه قرار دهند، اما اینگونه نشد، چرا که بنای ماههای سال میلادی به پیش از مسیح بر میگردد. ریشه انتخاب اول ژانویه به عنوان نخسین روز از سال نو، شاید کمترین ارتباط را با مسیحیت داشته باشد و به زمانهای دور و حتی پیش از میلاد مسیح باز گردد. ژولیوس سزار در سال ۴۶ قبل از میلاد، برای خلاص شدن از پیچیدگیهای تقویم رومی، دستور داد تا اول ژانویه به عنوان نخستین روز از آغاز سال نو انتخاب شود. دلیلش هم همنانی ماه «ژانویه» با «ژانوس» بود که در آن روزگار او را با عنوان خدای آغازها و پایانها قبول داشتند. البته باور دیگری وجود دارد که معتقد است که از حدود ۱۵۰ سال پیش از میلاد مسیح، روز اول ژانویه رسما به عنوان آغاز سال در روم تعیین شد و دلیل انتخاب اول ژانویه این بود در این روز، طی انتخاباتی پارلمان روم شروع به کار کرد.
در سالهای بعد از تولد مسیح، تا مدتی اول ژانویه روز اول سال نبود و مسیحیان روز کریسمس یعنی همان بیست و پنجم ژانویه را به عنوان روز اول سال جشن میگرفتند. مدتی هم ۲۵ مارس به عنوان روز اول سال جشن گرفته میشد که به نظر میرسد متاثر از تقویم ایرانی باشد، چون بسیار نزدیک به روز اول فروردین است.
اما نکته عجیبتر این است که چرا با توجه به مشخص نبودن روز تولد مسیح، تولد فرضی او را چرا روز اول ژانویه قرار ندادند، چرا که به هر حال چه روز بیست و پنجم دسامبر و چه ششم ژانویه در حد فرضیه است و هیچ تاریخ درستی از زمان تولد حضرت عیسا وجود ندارد. تنها نکتهای که در این مورد وجود دارد این است که او در زمان «هرودیس بزرگ» به دنیا آمده است. اما قراین و شواهد نشان میدهد که او باید در حد فاصل ماههای اکتبر تا دسامبر به دنیا آمده باشد.
مسیحیان ارتدکس و کلیساهای ملی و شرق، بنا بر اعتقادات مسیحیان اولیه، روز ششم ژانویه، و مسیحیان کاتولیک و پروتستان روز٢٤ دسامبر را به عنوان میلاد مسیح تلقی میکنند. اما در بسیاری از نقاط جهان، شب بیست و چهارم و روز بیست و پنجم جشن گرفته میشود.
مسیحیان ارتدکس و کلیساهای ملی و شرق، بنا بر اعتقادات مسیحیان اولیه، روز ششم ژانویه و مسیحیان کاتولیک و پروتستان روز ٢٤ دسامبر را به عنوان میلاد مسیح تلقی میکنند؛ اما در بسیاری از نقاط جهان، شب بیست و چهارم و روز بیست و پنجم جشن گرفته میشود.

تغییرات تقویم میلادی
یکی از مهمترین نکات در مورد تقویم میلادی این است که بنا بر گفته بسیاری از کارشناسان، سال تولد مسیح، سال آغاز تقویم نیست. یعنی بسیاری معتقدند که مسیح در فاصلهای حدود ۴ تا ۱۲ سال پیش از سال صفر میلادی به دنیا آمده باشد. یعنی احتمال این وجود دارد که مثلا مسیح در سال صفر میلادی، ۱۲ سال داشته باشد. علت این مساله آن است که تقویم میلادی بیش از آنکه مسیحی باشد، رومی است.
مطابق استنادهای تاریخی، رومیان سالها تقویم ویژه خودشان را داشتند،تقویمی که ۱۰ ماه داشت و همین باعث میشد تا در محاسبات خود دچار مشکل شوند. تقریبا ۷۱۵ سال قبل از میلاد مسیحی، شخصی به نام نوماپومپیلوس، ماههای ژانویه و فوریه را به عنوان ماههای یازدهم و دوازدهم به این تقویم اضافه کرد.
همچنین شواهد تاریخی بر این گواهی میدهند که در ابتدا چیزی با عنوان هفته وجود نداشت و روزهای ماه را با عدد میشمردند تا زمان کنستانتین. یعنی حدود سالهای ۳۰۶ تا ۳۳۷ میلادی. میگویند او به عنوان امپراتور روم، متوجه علاقه مردم به مسیحیت (و به طور کلی دین) شد، در نتیجه مطابق کتاب مقدس، هفت روز را برای هفته برگزید و روز پایانی را برای دعا و نیایش و استراحت، تعطیل اعلام کرد. اما حتی در این سال هم مبدا تاریخ را روز میلاد حضرت عیسا نمیدانستند.
نکته مهم دیگر آن است که در آن سالها روز مبدا تاریخ، مرتب و به بهانههای گوناگون تغییر پیدا میکرد. مثلا تغییر هر پادشاه ممکن بود مبدا تاریخ را تغییر دهد. تا اینکه در سال ۵۲۵ میلادی، یک راهب رومی به نام دیونیسیوس اگزیگوس، پس از محاسبه و بهدست آوردن تقریبی زمان تولد حضرت عیسا، تقویمی ارائه کرد که مبدا آن را تولد ایشان قرار داده بود. اما باید روی این عنوان زمان تقریبی تولد مسیح تاکید بسیاری داشته باشیم، چرا که محاسبات تاریخی دقیقتر نشان میدهد که عیسای ناصری دست کم چهار سال زودتر از تاریخ فوق به دنیا آمده باشد وشاید هم ۱۲ سال زودتر.
تقویم میلادی در سال ۱۵۸۲ شکل دقیقتری پیدا کرد. در این سال، پاپ گریگوری تصمیم گرفت تغییراتی در تقویم ایجاد کند. تا قبل از این تصمیم، در تقویم میلادی توجهی به روز ۳۶۶ نمیشد، یعنی هر چهار سال یک بار سال کبیسه نداشتند و به همین علت روزهای سال مرتبا دچار تغییر میشد. اما او تصمیم گرفت که تغییراتی در تقویم ژولینی دهد تا سال کبیسه لحاظ شود. به این ترتیب ۱۰ روز از تقویم ژولینی حذف شد و روزِ پس از پنجشنبه ۴ اکتبر ۱۵۸۲ ژولینی، جمعه ۱۵ اکتبر گریگوری به حساب آمد. یعنی عملاً ده روز از تاریخ میلادی حذف شده قلمداد شد. این تغییرات سبب شد تا تقویم میلادی با حساب و کتابتر شود.
بعد از این تغییر، برخی از کشورها تا سالها با همان مقیاس قبل عمل میکردند، مثلا انگلستان در سال ۱۷۵۲ و روسیه در سال ۱۹۱۸ میلادی به استفاده از این تقویم اقدام کردند.
کریسمسِ ارمنیها روز ۶ ژانویه است. پس اگر دوست و آشنای ارمنی دارید یادتان باشد که به جای بیست و چهارم یا بیست و پنجم دسامبر، روز ۶ ژانویه را به او تبریک بگویید.

روز تولد مسیح چه روزی است؟
فرقههای مختلف مسیحی روز تولد مسیح را متفاوت میدانند و بنا بر فرهنگ کشورهایشان، مراسمی کمی متفاوت با هم برای جشن میلاد مسیح برگزار میکنند. مثلا بسیاری از اعضای کلیسای کاتولیک روم و پروتستانها، کریسمس را در روز بیست و پنجم دسامبر جشن میگیرند، در حالی که برخی نیز آن را در شامگاه روز بیست و چهارم همین ماه برگزار می کنند. شاید تفاوت چند ساعت خیلی عجیب نباشد، اما شاید برای ما جالب باشد که بیشتر کلیساهای ارتدوکس در سراسر دنیا روز ۷ دسامبر را جشن می گیرند. اما مسیحیان روسیه و اکراین، به دلیل پیروی از تقویم ژولینی، مراسم کریسمس خود را روز هفتم ژانویه برگزار میکنند. کریسمسِ ارمنیها روز ۶ ژانویه است. پس اگر دوست و آشنای ارمنی دارید یادتان باشد که به جای بیست و چهارم یا بیست و پنجم دسامبر، روز ۶ ژانویه را به او تبریک بگویید.
یک نظر
بازتاب ها: کریسمس و ژانویه