
بر دلم گردِ ستمهاست خدایا مپسند که مکدر شود آیینه مِهرآیینم (حافظ)
مِهرپرستی یا میتراییسم، آیینی رمزآمیز بود که بر پایه پرستش ایزد ایرانی، خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ، یعنی میترا (مهر) در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد. در دوران پانصدساله حکومت پارتها (اشکانیان) مهرپرستی آیین رسمی امپراتوری ایران بود و دستکم یک قرن پیش از تولد مسیح، لژیونهای رومی که با پارتها میجنگیدند آیین میترا را که با سنتهای ملی و آرمانی آنان سازگار بود با خود به روم بردند. در قرن دوم پس از میلاد مسیح، کمدیوس امپراتور روم رسماً آیین میترا را پذیرفت (توجه کنید که تا آن زمان مسیحیت هنوز رواج پیدا نکرده بود). در زمان امپراتورهای بعدی آورلیانوس و کلسیانوس مهرپرستی همچنان دین رسمی روم بود و مهرابه بسیار بزرگی در نزدیکی شهر وین ساخته شد. در حال حاضر بقایای چند صد مهرابه در سرزمینهای امپراتوری باستانی روم (ایتالیا، فرانسه، انگلیس، اسپانیا، آلمان، بلژیک، سوئیس، اتریش، مجارستان، رومانی، بلغارستان و کشورهای بالکان، یونان، ترکیه، سوریه، لبنان، فلسطین، اردن، مصر، لیبی، تونس، الجزایر و مراکش) همچنان بجا مانده است. به نوشته فرانتس کومون بزرگترین محقق آیین میترا: «گسترش آیین میترا در روم بسیار سریعتر ازآنچه انتظار میرفت، روی داد بهطوریکه در مدت کوتاهی از رود دانوب تا اقیانوس اطلس و از رومانی تا جبلالطارق و سراسر آفریقای شمالی مهرابهای بسیاری یکی پس از دیگری سر برافراشتند».
پرستش میترا در روم تا قرن چهارم بعد از میلاد مسیح ادامه داشت. امپراتوری روم به سبب جنگ با امپراتوری ایران، مهد میتراییسم را دشمن همیشگی و جدی خود میدانست و به همین دلیل احساس نیاز به ایدئولوژی مستقل حکومتی، برای مقابله با هرگونه تأثیر از ایران و ایدههای شرقی میکرد.
در زمان ساسانیان و به دنبال دوران طلایی ستارهشناسی، ریاضیات، ادبیات و معماری، زندگی روحانی درون ایران خطر جهانیشدن پیدا میکند که برای امپراتوری روم خطر جدی محسوب میشد، از اینجاست که امپراتوری روم کوشش میکند با ایدئولوژی خودساخته و کلیسای سازمانیافته خود در برابر آیین زرتشتی (که بسیاری از رسوم و اعتقادات میترایی را در خود داشت) مقاومت کند.
هر دو امپراتوری به خدای خورشید (میترای شکستناپذیر) معتقد بودند و خود را بنده خدا پدر میترا میدانستند که این به معنای پیوند روحانی دو دولت قوی غرب و شرق بود و میتوانست به ایجاد تشکیلات واحد سیاسی- دولتی دو امپراتوری عظیم بیانجامد که اگر این اتفاق میافتاد، شاید تاریخ جهان سرنوشتی دیگر پیدا میکرد. در اوایل قرن چهارم میلادی کنستانتین اول، امپراتور مسیحی که به تحکیم ایدئولوژیکی امپراتوری معتقد بود، بهخوبی میفهمید که به کمک میتراییسم این کار عملی نیست و خطرناک جلوه میکند لذا دین رسمی امپراتوری روم را به مسیحیت تغییر داد و با تلاش کلیسای مسیحی، میتراییسم رفتهرفته محو شد، اما ازآنجاکه اطلاعاتی از مسیح واقعی در دست نبود، کلیسا از روی ناچاری رسوم و مفاهیم بسیاری را از میتراییسم به عاریت گرفت بعلاوه که این امر پذیرش مسیحیت را برای عامه مردم سادهتر میکرد زیرا که بسیاری از مراسم مسیحیت همان رسوم مهرپرستی بود که مردم به آن اعتقاد داشتند.
ارزیابی ارنست رنان محقق و مورخ فرانسوی در پایان قرن گذشته در مورد آیین میترا اینگونه بود: «اگر مسیحیت به بلایی زودرس گرفتار آمده بود، امروز آیین میترا، آیین فراگیر جهان بود». گوستاو لوبون دراینباره مینویسد: «تشریفات و رسوم مسیحیت در مقیاس چنان وسیع از قبل مسیح مایه گرفته بود که نخستین روحانیون آیین مسیحی که از مکانیسم این نقل و انتقالات عقیدتی بیخبر بودند آیین ایرانی میترا را مته میکردند که تشریفات فراوانی را با تقلبی شیطانی از مسیحیت تقلید کرده است. درصورتیکه واقعیت این بود که همه اینها را مسیحیت از آیین میترا تقلید کرده است». (اتفاقی مشابه در تاریخ ایران به وقوع پیوست: در زمان صفویه ازآنجاکه امپراتوری عثمانی دشمن اصلی ایران محسوب میشد، صفویه برای مقابله با آنان به یک ایدئولوژی مستقل نیاز داشتند، لذا مذهب شیعه را مذهب رسمی خود اعلام کرده و به ترویج آن کوشش نمودند).

تأثیر مهر در فرهنگ ایرانی باگذشت قرنها هنوز در زورخانهها و سقاخانهها و سفره هفتسین نمایان است. شب یلدا شب تولد مهر بوده است (یلدا واژهای است سریانی به معنای زاده شدن) در این شب میترا از پاک بانوی باکرهای به نام آناهیتا به دنیا آمد. در روایات و متون کهن ایرانی آمده است که میترا پس از قربانی کردن گاو، ازآنجاکه او ایزد لطف و رحمت است، سهم خود از خون گاو (فر اورمزدی) را به روی زمین میپاشد و از آن نوروز و رستاخیز طبیعت پدید میآید که نقش شیر و گاو تخت جمشید نیز تداعیکننده این پندار است (شیر به دلیل شکل یالش، نماد خورشید و میترا بوده است) و نیز در شاهنامه آمده است که فریدون در کودکی از شیر گاوی بنام برمایه مینوشد و با گرزی که سر آن به شکل گاو است به جنگ ضحاک میرود.
به پرستشگاههای مهرپرستان مهرابه گفته میشود؛ که از دو واژه مهر و آبه ساختهشده است. آبه به معنی جای گود است این کلمه پس از حمله اعراب به ایران، به محراب یعنی محل حرب (جنگ) با شیطان تغییر یافت. ساختمان مهرابهها از یک ورودی، سپس دهلیز درونی که به سه راهرو منتهی بود، تشکیل میشده است. دکتر مهرداد بهار با شواهد و دلایل بسیار، منشأ ورزش باستانی و معماری زورخانهها را آیین مهر و معماری مهرابهها دانستهاند.
بهمنظور مقایسه آیین میترا و مسیحیت در ابتدا آشنایی با برخی مفاهیم و باورهای مهرپرستی ضروری مینماید.
شام آخر: در آخرین روز زندگی زمینی میترا، او در ضیافتی شرکت میکند و خون گاو، گوشت او، نان و شیره گیاه هوم میخورد. این ضیافت درون غاری انجام میشود.
عروج میترا: بعد از ضیافت شام میترا سوار ارابه ایزدِ خورشید شده و به آسمان عروج میکند تا در آخرالزمان دوباره به زمین برگردد.
رستاخیز: در آخر کار جهان آتشی عظیم در تمام جهان درمیگیرد و تنها پیروان میترا از آن آسوده خواهند بود.
مهرپرستی دارای هفت پله تشرف یا درجات هفتگانه بوده است: کلاغ، نامزد یا پوشیده، جنگی، شیر، پارسی، مهر پویا و پدر یا پیر که هر مرحله اعمال و رسوم خاص خود را داشته است. این هفت مرحله یادآور هفتهای دیگر است: هفتطبقه آسمان، هفتدریا، هفت امشاسپندان اوستا، هفت مرحله سیر و سلوک عرفانی، هفتخوان رستم، هفتسین، تعداد روزهای هفته و هفت گاو لاغر و هفت گاو فربهای که یوسف در خواب میبیند و...
برخی اشتراکات مسیحیت و میتراییسم
مسیح مانند میترا از مادری باکره آفریده شد. میترا پسر خداست، مسیح نیز همچنین. داستان تولد عیسی همان داستان تولد میتراست. عروج میترا به درگاه خدا پس از آخرین مأموریتش بر روی زمین بسیار شبیه داستان عیسی، ایفاکننده دستورات پدر روی زمین و بازگشت او به آسمان است. تاریخ تولد عیسی همان تاریخ تولد میتراست (25 دسامبر). غسلتعمید که ازنظر پیروان کیش مهر، شست و شوی انسان از گناهان بود، مانند اعتراف به گناهان و بخشش گناهان در میتراییسم با همان شکل به مسیحیت منتقل شد. داستان شام آخر میترا همان است که در مورد مسیح میگویند. مقام برتر کلیسای کاتولیک چون کپی مرحله هفتم میتراییسم به همان نام خوانده شد: پدر، پاپ، پادِر (در واتیکان). استفاده از ناقوس در آیین مسیحیت (که هنوز در زورخانههای ایران مرسوم است)، وجود حوضچه آب مقدس در مدخل کلیساها و سرود دستهجمعی به همراه نواختن موسیقی همگی از هماهنگیهای این دو آییناند. در هر دو آیین، تثلیث وجود دارد.
مسیح و مهر هر دو در رستاخیز ظهور نموده و اعمال انسانها را داوری میکنند. چهره نورانی مسیح (که توسط خورشیدی احاطهشده) ردپای دیگری است از مهر که تا به امروز حتی در نگارههای ایرانی- اسلامی نیز بهجامانده است. همانگونه که مهر میانجی میان خداوند و بشر است، مسیح نیز واسطه خدا و انسان است. مهر در برج گوسفند، بره به دوش دارد و عیسی نیز برهای در آغوشش گرفته است (نقش دیوارهای کلیسا).
اسامی روزهای هفته با تغییرات گویشی و نوشتاری از میتراییسم تا به امروز مشاهده میشود، مثلاً روزخورشید مهرپرستان از طرف کلیسا بهعنوان روز مقدس هفته تعیین شد و آن را Sunday به معنی روز خورشید نامیدند، دوشنبه (مهشید) از خدای ماه یا مون (moon- قوم لک در ایران هنوز به ماه، مون میگویند) در انگلیسی ماندِی و در آلمانی مونتاک نام دارد. دوازده نشانه آسمانی که از یاران میترا بودند به حواریون تبدیل شدند، به همینسان برافروختن شمع و زانو زدن در هنگام نیایش ریشه در آیین مهری مهرابهها دارد. مراسم نان و شراب مسیحیان برگرفته از مراسم نان و شیره گیاه هوم مهرپرستان است اما ازآنجاکه گیاه هوم در مناطق روم یافت نمیشد آن را با شراب جایگزین کردند. مراحل هفتگانه تکامل در آیین میترا بهصورت هفت sacrament در مسیحیت منعکسشده است.
منابع:
1. تأثیر میتراییسم بر مسیحیت، دکتر زرتشت عطاءاللهی
2. از اسطوره تا تاریخ، دکتر مهرداد بهار
3. تاریخ آیین رمزآمیز میترایی در شرق و غرب، هاشم رضی
4. تولدی دیگر، دکتر شجاع الدین شفا